گنجور

شمارهٔ ۶۹

نماید جلوه‌اش اکسیر جان‌ها خاک‌راهی را
خرامش گل زند بر سر ز نقش پا گیاهی را
چو نرگس شیشه گل بر سر زند از دیده حیران
به می گر نرگس مخمور او بخشد نگاهی را
زبان عذرخواهی می‌شود طومار جرم او
به محشر گر شهید خود شناسد روسیاهی را
به خونریز شکاری چون سمند از جا برانگیزد
کند صیاد من یک چشم حیران صیدگاهی را
نمک در دیده شور قیامت ریزم از غیرت
شهید او چو بینم روز محشر بی‌گناهی را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نماید جلوه‌اش اکسیر جان‌ها خاک‌راهی را
خرامش گل زند بر سر ز نقش پا گیاهی را
هوش مصنوعی: جلوه‌ای از زیبایی و روح زندگی را به نمایش می‌گذارد، گویی خاکی که در آن قدم گذاشته‌اند، به خاطر زیبایی‌اش به گل می‌رسد و گیاهان از رد پای آن سر بر می‌آورند.
چو نرگس شیشه گل بر سر زند از دیده حیران
به می گر نرگس مخمور او بخشد نگاهی را
هوش مصنوعی: زمانی که گل نرگس با زیبایی و شگفتی روی می‌آورد، چشمان حیرت‌زده‌ی ما را جلب می‌کند. از دل این زیبایی، نرگس مست و سرمست نگاهی را به ما عطا می‌کند.
زبان عذرخواهی می‌شود طومار جرم او
به محشر گر شهید خود شناسد روسیاهی را
هوش مصنوعی: زبان در روز قیامت به شکایت از گناهان خواهد پرداخت، اگر شهید به حقیقت خود آگاه باشد، به این رسوایی پی خواهد برد.
به خونریز شکاری چون سمند از جا برانگیزد
کند صیاد من یک چشم حیران صیدگاهی را
هوش مصنوعی: صیاد در جستجوی شکار هست و به خاطر خونریزی‌های شکار، سمند (اسب تندرو) را به حرکت در می‌آورد. در این حال، صیاد با یک چشم حیران به صیدگاه می‌نگرد، گویی در انتظار فرصتی برای شکار است.
نمک در دیده شور قیامت ریزم از غیرت
شهید او چو بینم روز محشر بی‌گناهی را
هوش مصنوعی: وقتی روز قیامت فرابرسد و بی‌گناهی را ببینم، به خاطر غیرت شهید او اشک‌های شور و تلخی در چشمانم می‌ریزم.