گنجور

شمارهٔ ۶۶۰

انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر
بی مهریش ز گرمی بسیار تازه تر
بی باده مو به موی دماغم در آتش است
گشتم خمار مستی سرشار تازه تر
درد پیاله باده کشان قوت دل است
گلهای باغ شهرت خمار تازه تر
صلحش میان جنگ چها تازه روست های!
در عین مهربانیش آزار تازه تر
خلوت نشین مست اسیرت شود اسیر
این گل به باغ کوچه و بازار تازه تر

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

انداز لطفش از گل و گلزار تازه تر
بی مهریش ز گرمی بسیار تازه تر
هوش مصنوعی: لطف و محبت او از زیبایی و تازگی گل‌ها و باغ‌ها بیشتر است، اما بی‌محبتی‌اش از گرما و حرارت بیشتری برخوردار است.
بی باده مو به موی دماغم در آتش است
گشتم خمار مستی سرشار تازه تر
هوش مصنوعی: بدون شراب، موهایم در آتش است و غم به جانم نشسته است. حالا که سرشار از مستی هستم، احساس تازه تری دارم.
درد پیاله باده کشان قوت دل است
گلهای باغ شهرت خمار تازه تر
هوش مصنوعی: دردی که در پیاله باده وجود دارد، نیروی دل را تقویت می‌کند و گل‌های باغ شهرت حالتی جدید و سرمست‌کننده به همراه دارند.
صلحش میان جنگ چها تازه روست های!
در عین مهربانیش آزار تازه تر
هوش مصنوعی: او در حالی که به آرامش و صلح دست پیدا کرده، همچنان که جنگ و درگیری در اطرافش وجود دارد، به تازگی باز هم با مشکلات و آزارها مواجه می‌شود. علی‌رغم این که دلش پر از مهربانی است، اما این آزارها بیشتر و دردناک‌تر می‌شود.
خلوت نشین مست اسیرت شود اسیر
این گل به باغ کوچه و بازار تازه تر
هوش مصنوعی: همنشینی با تو، مانند نشستن در یک باغ سرسبز و زیباست که دل‌ها را اسیر خودش می‌کند و تازگی و زیبایی‌اش همه جا را پر کرده است.