شمارهٔ ۶۴۸
زنده دردم به درمانم چه کار
دل سلامت باد با جانم چه کار
عشق از من مصلحت اندیش تر
بعد از این با آه و افغانم چه کار
یار در دل باده بر کف جان به لب
بیش از این یاران به سامانم چه کار
گر غرض آزار و مطلب دشمنی است
کشته وصلم به هجرانم چه کار
دورتر ای دوست دشمن دورتر
خار خشکم با گلستانم چه کار
پیش پیش دشمنان جان می دهم
با نوازشهای یارانم چه کار
سبز شد خارم ز فیض دل اسیر
با نم ابر بهارانم چه کار
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زنده دردم به درمانم چه کار
دل سلامت باد با جانم چه کار
هوش مصنوعی: درد زندگی من چه فایدهای دارد وقتی که دلم سالم است، پس برای جانم چه اهمیتی دارد؟
عشق از من مصلحت اندیش تر
بعد از این با آه و افغانم چه کار
هوش مصنوعی: عشق حالا به من بیشتر از خودم به مصلحتها و ملاحظهها فکر میکند. پس از این، با آه و نالههای من چه کاری میتواند انجام دهد؟
یار در دل باده بر کف جان به لب
بیش از این یاران به سامانم چه کار
هوش مصنوعی: دوست گرامی در دل خود مشغول نوشیدن است و جانم به لب رسیده است، حالا در این وضعیت چه نیازی به یاران دیگر دارم؟
گر غرض آزار و مطلب دشمنی است
کشته وصلم به هجرانم چه کار
هوش مصنوعی: اگر هدف تو آزار و دشمنی است، پس برای من چه تفاوتی دارد که با جدایی از تو کشته شوم یا نه؟
دورتر ای دوست دشمن دورتر
خار خشکم با گلستانم چه کار
هوش مصنوعی: دورتر باش ای دوست، دشمنم هم دور باش. من که خارِ بیجانم، چه کاری با گلستان دارم؟
پیش پیش دشمنان جان می دهم
با نوازشهای یارانم چه کار
هوش مصنوعی: من برای دفاع از خودم و جانم، بیتوجه به دشمنان، تنها به محبت و حمایت دوستانم اهمیت میدهم.
سبز شد خارم ز فیض دل اسیر
با نم ابر بهارانم چه کار
هوش مصنوعی: با طراوت و سرسبز شدم، در حالی که دل من در بند عشق است. باران بهاری چه تأثیری بر من دارد.