شمارهٔ ۶۲۵
بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد
عاشقی چشم نظر دوخته ای می خواهد
بی تو با ناله و آهم سر و کار دگر است
شوق بال و پر افروخته ای می خواهد
می توان سرمه بینش به خس و خار فروخت
دل خورشید وفا سوخته ای می خواهد
دل به شوق تو به آیینه تسلی نشود
مصر ما یوسف نفروخته ای می خواهد
شوقم از گلشن دیدار در آتش دارد
روی از باده بر افروخته ای می خواهد
راز هر گمشده ثبت است به طومار بهار
لاله عذر دل وا سوخته ای می خواهد
بسکه بالد به خود از برق ستم کشت اسیر
دامن خرمن اندوخته ای می خواهد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیدلی صبر نیندوخته ای می خواهد
عاشقی چشم نظر دوخته ای می خواهد
هوش مصنوعی: عاشق شدن نیاز به صبر و تحمل دارد و برای عاشق شدن باید به خوبی به محبوب نگاه کرد و توجه کرد.
بی تو با ناله و آهم سر و کار دگر است
شوق بال و پر افروخته ای می خواهد
هوش مصنوعی: بدون تو، زندگیام پر از ناله و آه شده و حالا وضعی متفاوت دارم. در این حالت، شوقی در من وجود دارد که به بال و پر آتشین نیاز دارد.
می توان سرمه بینش به خس و خار فروخت
دل خورشید وفا سوخته ای می خواهد
هوش مصنوعی: میتوان فهم و روشنایی را با چیزهای بیارزش تعویض کرد، ولی دل وفاداری که سوخته و آزرده شده، به چیزی بیشتر از این نیاز دارد.
دل به شوق تو به آیینه تسلی نشود
مصر ما یوسف نفروخته ای می خواهد
هوش مصنوعی: دل برای دیدن تو آرام نمیگیرد. سرزمین ما به مانند یعقوب، یوسف گمشدهای را طلب میکند که هرگز به دست نیامده است.
شوقم از گلشن دیدار در آتش دارد
روی از باده بر افروخته ای می خواهد
هوش مصنوعی: علاقهام به دیدار با تو مانند آتش میسوزد و به همین دلیل، دلم میخواهد از می شاداب و پُر از احساس بهرهمند شوم.
راز هر گمشده ثبت است به طومار بهار
لاله عذر دل وا سوخته ای می خواهد
هوش مصنوعی: هر چیزی که گم شده، داستان آن در آن طومار بهاری که پر از لاله است، نوشته شده است. برای دل سوختهای مثل تو، بهانهای وجود دارد.
بسکه بالد به خود از برق ستم کشت اسیر
دامن خرمن اندوخته ای می خواهد
هوش مصنوعی: به دلیل شدت ظلم و ستم، چنان آسیب دیده که به خود میبالد و حالا از دامن خرمن اندوختهاش، چیزی میخواهد که حاکی از درد و رنجش باشد.