گنجور

شمارهٔ ۶۱۳

دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود
معلوم ما نشد که تبسم چکاره بود
هر غم که آمد از دل ما بینوا برفت
خوان خلیل ما جگر پاره پاره بود
پیش از جنون در آتش دل می گداختیم
شغل غم تو پیشرو استخاره بود
پستی ندید مرتبه عشق من اسیر
داغم همیشه آینه دار ستاره بود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دیدیم زهر چشم تو عمر دوباره بود
معلوم ما نشد که تبسم چکاره بود
هوش مصنوعی: ما دیدیم که چشم‌های تو مانند زهر هستند و برای ما عمر دوباره‌ای را به ارمغان می‌آورند، اما نتوانستیم بفهمیم که لبخند تو چه کار می‌کند و چه تاثیری دارد.
هر غم که آمد از دل ما بینوا برفت
خوان خلیل ما جگر پاره پاره بود
هوش مصنوعی: هر غمی که به سراغ ما آمد، از دل ما که بیچاره‌ایم، رخت بر بست. مانند آن که سفره‌ی خلیل (ابراهیم) پر از غم و درد شده بود و دل ما مانند جگر پاره‌پاره شده است.
پیش از جنون در آتش دل می گداختیم
شغل غم تو پیشرو استخاره بود
هوش مصنوعی: ما قبل از اینکه دیوانه شویم، در آتش دل خود می‌سوزاندیم و حرفه‌مان در غم تو، به نوعی شانس‌خواهی و پیش‌بینی آینده بود.
پستی ندید مرتبه عشق من اسیر
داغم همیشه آینه دار ستاره بود
هوش مصنوعی: عشق من به قدری عمیق است که هیچ کس نمی‌تواند آن را کمتر از ارزش واقعی‌اش درک کند، و من همیشه تحت تاثیر احساساتم هستم. در این میان، مانند آینه‌ای که ستاره‌ها را نشان می‌دهد، هر آنچه که در درونم هست را به نمایش می‌گذارد.