شمارهٔ ۶۱۰
گر سر و کار کسی با دل نبود
اینقدرها کارها مشکل نبود
گرد مجنون کی ز صحرا می نشست
نقش پای ناقه گر محمل نبود
قاصد آوارگی تا می رسید
گرد ما در دامن منزل نبود
خضر خود می داند وعمر دراز
ما چه می کردیم اگر قاتل نبود
یاد ایام گرفتاری اسیر
بیقراری از دلم غافل نبود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر سر و کار کسی با دل نبود
اینقدرها کارها مشکل نبود
هوش مصنوعی: اگر کسی با دل و احساساتش در ارتباط باشد، بسیاری از امور زندگی اینقدر پیچیده و دشوار نخواهد بود.
گرد مجنون کی ز صحرا می نشست
نقش پای ناقه گر محمل نبود
هوش مصنوعی: اگر محملی در کار نبود، مجنون هرگز در صحرا نمینشست و نشانی از او به جا نمیماند.
قاصد آوارگی تا می رسید
گرد ما در دامن منزل نبود
هوش مصنوعی: در اینجا به وضوح بیان شده که وقتی خبر رسان به ما نزدیک میشد، در دور و بر ما هیچ نشانی از خانه و آسایش وجود نداشت.
خضر خود می داند وعمر دراز
ما چه می کردیم اگر قاتل نبود
هوش مصنوعی: خضر خودش میداند که ما در این مدت طولانی چه کارهایی انجام میدادیم، اگر قاتل نبود.
یاد ایام گرفتاری اسیر
بیقراری از دلم غافل نبود
هوش مصنوعی: من همیشه به روزهای سخت و گرفتاریهایم و بیتابیهایی که تجربه کردهام، فکر کردهام و از دل خود غافل نبودهام.