شمارهٔ ۵۹۴
دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند
خاک را گرد رهت آینه آب کند
سجده وحشی شود از حلقه راحت طلبان
گر خم دام ستمهای تو محراب کند؟
نقش پایی که به راهت صدف آبله شد
خاک در دیده بیتابی سیماب کند
کشته تیغ نگاهیم خدا می داند
خون افسرده ما کار می ناب کند
سرمه چشم من آن دولت بیدار کجاست
که نگاه دلم از عربده بد خواب کند
من تنک حوصله دل بی غم و گل سست وفا
چون کسی تکیه به خونگرمی احباب کند
مس امید طلا کردم و دانم که جنون
ساغر تشنه لبی را گل شاداب کند
نشود رام زمین سایه شمشادش اسیر
خاک را بلکه خیال من بیتاب کند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دیده را شوخی چشمت دل بیتاب کند
خاک را گرد رهت آینه آب کند
هوش مصنوعی: چشمهایت با ناز و زیبایی خود، دل را بیتاب میکند و حتی خاکی که بر سر راهت است، به خاطر تو به گونهای میشود که مثل آینه، منعکسکننده آب میگردد.
سجده وحشی شود از حلقه راحت طلبان
گر خم دام ستمهای تو محراب کند؟
هوش مصنوعی: اگر کسی به دنبال آسایش و راحتی باشد، در برابر مشکلات و سختیها سر فرود میآورد و با آنها کنار میآید. ولی آیا ممکن است که فردی که تحت فشار و ظلم است، در برابر این دشواریها تسلیم شود و همچون شخصی که در نماز به سجده رفته است، عبودیت و خضوع نشان دهد؟
نقش پایی که به راهت صدف آبله شد
خاک در دیده بیتابی سیماب کند
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن احساسی عمیق و اضطراب ناشی از عشق و دلباختگی است. با اشاره به قدمهای محبوب، نشان میدهد که چگونه آن قدمها میتوانند در دل انسان آثار و نشانههایی ایجاد کنند. حتی خاکی که از آن راه میگذرد، برای چشمها اثر میگذارد و حالتهای ناپایدار و پریشانی به وجود میآورد. به طور کلی، این شعر بیانگر عمق احساس و تاثیرگذار بودن وجود محبوب بر زندگی انسان است.
کشته تیغ نگاهیم خدا می داند
خون افسرده ما کار می ناب کند
هوش مصنوعی: ما بر اثر نگاهی آزارنده جان خود را از دست دادهایم؛ خدا میداند که این غم و اندوه ما میتواند زهرش را به ضد خود تبدیل کند و از آن حالت افسردگی، زندگی تازهای به وجود آورد.
سرمه چشم من آن دولت بیدار کجاست
که نگاه دلم از عربده بد خواب کند
هوش مصنوعی: چشمان من آن زیبایی بیدار کجاست که نگاه قلب من را از خواب آشفته کند؟
من تنک حوصله دل بی غم و گل سست وفا
چون کسی تکیه به خونگرمی احباب کند
هوش مصنوعی: من زودرنج و بیحوصلگی هستم و دلهای شاد و مهربان را میبینم، مانند کسی که به گرمی دوستانش تکیه میکند، اما با وفا و پایداری همراه نیست.
مس امید طلا کردم و دانم که جنون
ساغر تشنه لبی را گل شاداب کند
هوش مصنوعی: امید را همچون طلایی در دل دارم و میدانم که عشق، روح تشنه را به شادابی و سرزندگی میآورد.
نشود رام زمین سایه شمشادش اسیر
خاک را بلکه خیال من بیتاب کند
هوش مصنوعی: سایه شمشاد بر زمین نمیگذارد که خاک اسیر شود، اما تنها خیال من است که بیقرار میکند.