گنجور

شمارهٔ ۵۹۰

خاموشی از ترانه ما جوش می زند
بیخوابی از فسانه ما جوش می زند
آب و گلش ز موج سراب است گردباد
آوارگی ز خانه ما جوش می زند
ساغر به طاق ابروی شمشیر می زنیم
خون از شرابخانه ما جوش می زند
صد صبح رستخیز به یاد نگاه تو
از باده شبانه ما جوش می زند
ابریم دیده پر نم و دامن پر از سرشک
طوفان ز آب و دانه ما جوش می زند
گردیده ایم اسیر پریشان طره ای
جمعیت از خرابه ما جوش می زند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خاموشی از ترانه ما جوش می زند
بیخوابی از فسانه ما جوش می زند
هوش مصنوعی: صدای ساکت ما به خاطر ترانه‌ای که داریم، به وجود می‌آید و بی‌خوابی ما ناشی از داستانی است که به آن می‌پردازیم.
آب و گلش ز موج سراب است گردباد
آوارگی ز خانه ما جوش می زند
هوش مصنوعی: عناصر تشکیل‌دهنده او، از زیبایی و ظاهری فریبنده نشأت گرفته، اما طوفانی از ناآرامی و بی‌ثباتی باعث به‌هم‌ریختگی زندگی‌اش می‌شود.
ساغر به طاق ابروی شمشیر می زنیم
خون از شرابخانه ما جوش می زند
هوش مصنوعی: ما در زیر طاق ابروی شمشیر، جامی سرشار از شراب می‌نوشیم و از دل شرابخانه‌مان خون می‌جوشد.
صد صبح رستخیز به یاد نگاه تو
از باده شبانه ما جوش می زند
هوش مصنوعی: بسیاری از صبح‌های رستاخیز به خاطر یاد نگاه تو، از شراب شبانه ما به جوش و خروش می‌آید.
ابریم دیده پر نم و دامن پر از سرشک
طوفان ز آب و دانه ما جوش می زند
هوش مصنوعی: چشمانم پر از اشک و دامنم پر از غم است، طوفان احساسات ما از محبت و عواطفی که داریم جاری می‌شود.
گردیده ایم اسیر پریشان طره ای
جمعیت از خرابه ما جوش می زند
هوش مصنوعی: ما در دام زیبایی و آشفتگی موهایی قرار گرفته‌ایم که همچون جمعیتی شلوغ از ویرانه‌ای ناشی می‌شود.