گنجور

شمارهٔ ۵۴

اضطراب دل به من گفت آمدن‌های تو را
بی‌خودی هم کرد سرگوشی سخن‌های تو را
شرم خوب است اینقدر نیرنگ اما خوب نیست
چون کنم نظاره در یک آن چمن‌های تو را
گلشن بخشش جدا وحشتگه پرسش کجا
محشر دیگر بود رنگین کفن‌های تو را
گر توانم کرد شرح ناز و تفسیر نیاز
کی توانم گفت رام دل شدن‌های تو را
شعله گر صد رنگ افروزد همان افسرده است
وقت مستی دیده‌ام افروختن‌های تو را
از تماشا دیده نرگس چراغان می‌شود
گر ببیند شوخی چشمک زدن‌های تو را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اضطراب دل به من گفت آمدن‌های تو را
بی‌خودی هم کرد سرگوشی سخن‌های تو را
هوش مصنوعی: دل من در اضطراب به من می‌گوید که بی‌دلیل به دیدن‌های تو عادت کرده و به گوشه و کنار حرف‌های تو توجه دارد.
شرم خوب است اینقدر نیرنگ اما خوب نیست
چون کنم نظاره در یک آن چمن‌های تو را
هوش مصنوعی: شرمیدن در مواردی خوب است و نشان از نیرنگ و فریب نیست، اما این درست نیست که من نتوانم به زیبایی‌های تو در یک آن نگاه کنم.
گلشن بخشش جدا وحشتگه پرسش کجا
محشر دیگر بود رنگین کفن‌های تو را
هوش مصنوعی: باغی از مهربانی و بخشش وجود دارد، جایی که ترس از سوالات و کنجکاوی‌ها وجود ندارد. اما در جایی دیگر، روز قیامت و محشر، رنگین پوشش‌ها و کفن‌های زیبای تو کجاست؟
گر توانم کرد شرح ناز و تفسیر نیاز
کی توانم گفت رام دل شدن‌های تو را
هوش مصنوعی: اگر بتوانم زیبایی‌ها و نیازهای تو را توضیح دهم، چگونه می‌توانم بگویم که تو چگونه دل را رام می‌کنی؟
شعله گر صد رنگ افروزد همان افسرده است
وقت مستی دیده‌ام افروختن‌های تو را
هوش مصنوعی: شعله‌ای که هزاران رنگ دارد، در واقع از درون بی‌تاب و ناراحت است. در زمان خوشی و سرمستی، من خودم دیده‌ام که تو چگونه می‌درخشی و شعله‌ور می‌شوی.
از تماشا دیده نرگس چراغان می‌شود
گر ببیند شوخی چشمک زدن‌های تو را
هوش مصنوعی: اگر نرگس به تماشای تو بیفتد، چشمانش روشن و پرنور می‌شود، چون اگر شوخی و چشمک زدن‌های تو را ببیند، به وجد می‌آید.