شمارهٔ ۳۶
بی رخت شکوه ز بخت سیهی نیست مرا
لاف طاقت زده ام کم گنهی نیست مرا
دیده گر جلوه گه گلشن امید شود
همچو نرگس سر و برگ نگهی نیست مرا
حلقه دام در این سلسله محراب دعاست
ورنه در هر دو جهان سجده گهی نیست مرا
می زند سوز دلم طعنه به آرام سپند
به ز آتشکده آرامگهی نیست مرا
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.