شمارهٔ ۱۵۹
ناله از دل بی خیال گلعذاری بر نخاست
درگلستان تا گلی ننشست خاری بر نخاست
در محیط عشق سرها رفت بر باد فنا
غیر موج تیغ از این دریا بخاری بر نخاست
جز خیال او که سر زد از کنار خاطرم
یک چمن گل هرگز از آغوش خاری بر نخاست
لاله از تربت فرهاد جز داغم نرست
چون من از خاکستر مجنون شراری بر نخاست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ناله از دل بی خیال گلعذاری بر نخاست
درگلستان تا گلی ننشست خاری بر نخاست
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به آرامش و سکوت طبیعت اشاره میکند. تا زمانی که گلی در باغچه بر نخواسته، صدای نالهای از دل گلی بیخبر از درد و رنج وجود ندارد. به عبارتی، تا زمانی که چیزی در دل طبیعت دگرگون نشده، هیچ شور و هیجانی هم به وجود نخواهد آمد.
در محیط عشق سرها رفت بر باد فنا
غیر موج تیغ از این دریا بخاری بر نخاست
هوش مصنوعی: در فضای عشق، همه چیز به نابودی میرود و جز سر و صداهای بیفایده، هیچ نشانهای از قدرت و عظمت این عشق باقی نمیماند.
جز خیال او که سر زد از کنار خاطرم
یک چمن گل هرگز از آغوش خاری بر نخاست
هوش مصنوعی: تنها یاد او که به ذهنم خطور کرد، مانند چمنی پر از گل است که هرگز از آغوش خاری بیرون نیامده است.
لاله از تربت فرهاد جز داغم نرست
چون من از خاکستر مجنون شراری بر نخاست
هوش مصنوعی: لالهای که از خاک فرهاد روییده، جز حسرت برای من نیاورده است؛ همانطور که از خاکستر مجنون آتش یا شعلهای بلند نمیشود.

اسیر شهرستانی