گنجور

شمارهٔ ۱۵۱

گر آن دیر آشنا بیگانه مست است
خوشم کاین بیخبر دیوانه مست است
به یاد چشم او جامی کشیدم
در و دیوار این کاشانه مست است
دل دیوانه از چشم تو شد مست
که بد مست از گل پیمانه مست است
نگاه گرم او در خواب دیده
اگر گوید اسیر افسانه مست است

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر آن دیر آشنا بیگانه مست است
خوشم کاین بیخبر دیوانه مست است
هوش مصنوعی: اگر آن مکان آشنا که به آنجا می‌رفتیم، خالی از دوستان و آشناها باشد و بیگانه بودنش احساس نشود، خوشحالم که اینجا کسی هست که با وجود بی‌خبری، به نوعی دیوانه‌وار در حال خوشگذرانی است.
به یاد چشم او جامی کشیدم
در و دیوار این کاشانه مست است
هوش مصنوعی: به یاد چشمان او، جرعه‌ای نوشیدم و احساس مستی در فضای این خانه موج می‌زند.
دل دیوانه از چشم تو شد مست
که بد مست از گل پیمانه مست است
هوش مصنوعی: دل دیوانه به خاطر نگاه تو سرمست شده، زیرا آن مستی به نوعی از زیبایی و جذابیت تو نشات می‌گیرد که همچون مستی ناشی از گل و شراب است.
نگاه گرم او در خواب دیده
اگر گوید اسیر افسانه مست است
هوش مصنوعی: اگر او در خواب دیده باشد که با نگاهی گرم به من می‌نگرد، باید بگوید که من مانند یک اسیر در افسانه‌ای سرگشته و مست هستم.