شمارهٔ ۱۴۶
از آنم دل عدوی اضطراب است
که در دل یاد چشمش مست خواب است
گلستان محبت را هوایی است
که شبنم خانه سوز آفتاب است
دماغم تا رسید از می خمارم
طلوع نشئه چون عهد شباب است
زیادت گر شود غافل گدازد
دلم از دوری آتش کباب است
فراموشی است تیغ کینه خصم
تلافی در دلم نقشی بر آب است
به خون خویش ما را نشئه دارد
مگر شمشیر او موج شراب است
اسیر از دوست پرسیدن چه حاجت
سؤال ما که دشنامش جواب است
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از آنم دل عدوی اضطراب است
که در دل یاد چشمش مست خواب است
هوش مصنوعی: دل من از اضطراب و دشمنی پر است، چون در دل تنها یاد چشمان اوست که مرا به خواب میبرد.
گلستان محبت را هوایی است
که شبنم خانه سوز آفتاب است
هوش مصنوعی: نگاه به عشق و محبت مانند باغی است که شبنم آن به خاطر گرمای آفتاب از دل آسمان میچکد. در واقع، این جمله به زیبایی و لطافت احساسات اشاره دارد و نشان میدهد که عشق میتواند در دل انسانها مانند شبنم تازهای باشد که از گرما و نور زندگی به وجود میآید.
دماغم تا رسید از می خمارم
طلوع نشئه چون عهد شباب است
هوش مصنوعی: وقتی که حالت سرخوشی و شادی مرا به اوج میرساند، احساس میکنم که یاد روزهای جوانی را زنده کردهام.
زیادت گر شود غافل گدازد
دلم از دوری آتش کباب است
هوش مصنوعی: اگر عشق تو افزایش یابد، من غافل میشوم و دلام از دوریات میسوزد، مانند آتشی که برای کباب کردن چوب روشن کردهاند.
فراموشی است تیغ کینه خصم
تلافی در دلم نقشی بر آب است
هوش مصنوعی: فراموشی، مانند تیغی است که خشم دشمن را میکاهد و انتقام را در دلم به چیزی بیاهمیت تبدیل میکند؛ گویی که این احساس مثل نقشی بر آب است و به سرعت محو میشود.
به خون خویش ما را نشئه دارد
مگر شمشیر او موج شراب است
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تنها از طریق خون و فدای خود میتوانند احساس شادی و وجد کنند، به گونهای که شمشیر او مانند موجی از شراب مینوشاند. به عبارت دیگر، آنها در اثر فداکاری و قربانی شدن، به حالتی از نشئگی و شادی میرسند.
اسیر از دوست پرسیدن چه حاجت
سؤال ما که دشنامش جواب است
هوش مصنوعی: دوست را مورد سؤال قرار دادن چه فایدهای دارد، در حالی که پاسخ آن فقط ناسزا خواهد بود.

اسیر شهرستانی