شمارهٔ ۱۳۹
خون بود دل که لذت درد نهان شناخت
این غنچه قطره بود که رنگ جنان شناخت
آیینه است پرتو شمع مزار من
در خواب هم خیال تو را می توان شناخت
دارد نقیض گیری عاشق سرایتی؟
حسن یقین من ز دل بدگمان شناخت
پیداست از جبین عدم عشق پرده سوز
این باده را ز شیشه خارا توان شناخت
شب خوابش از فسانه قتلم ربوده بود
روزم ز اظطراب دل پاسبان شناخت
روزی کتابخانه غفلت گشود دل
تعبیر خواب الفت اهل جهان شناخت
در پیش پای پرتو خورشید برنخاست
گردی که جای خویش در آن آستان شناخت
رنگ گل و فروغ می و لعل یار شد
هر کس که قدر خویش چو آب روان شناخت
گردی که شبنم گل این سرزمین نشد
کی قرب مهر و منزلت آسمان شناخت
خوابی که می برد به ره شوق راحت است
دیوانه قدر بستر ریگ روان شناخت
حرز یقین به وسوسه دیدم که شد اسیر
موری که گرد بیدلی کاروان شناخت؟
پرواز هرزه راه به منزل نمی برد
کی تیر بی سراغ محبت نشان شناخت
هر دل که در ریاض وفا مست خواب شد
کی لذت صبوحی این گلستان شناخت
از سیر باغ و بادیه حاصل نمی برد
هرکس که گردباد ز سرو روان شناخت؟
در خواب دید آینه عکس مراد من
خود را اسیر محرم راز نهان شناخت
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خون بود دل که لذت درد نهان شناخت
این غنچه قطره بود که رنگ جنان شناخت
هوش مصنوعی: دل مانند خونی است که درد پنهان را چشید و این غنچه مانند قطرهای است که به رنگ بهشت آگاه شد.
آیینه است پرتو شمع مزار من
در خواب هم خیال تو را می توان شناخت
هوش مصنوعی: آیینه، نور شمع آرامگاه من را نشان میدهد و حتی در خواب هم میتوانم تو را در خاطر داشته باشم.
دارد نقیض گیری عاشق سرایتی؟
حسن یقین من ز دل بدگمان شناخت
هوش مصنوعی: آیا عاشق به دنبال اینکه طرف مقابلش را به چالش بکشد؟ زیبایی یقین من از دل کسی که به او بدگمان است، نمایان شده است.
پیداست از جبین عدم عشق پرده سوز
این باده را ز شیشه خارا توان شناخت
هوش مصنوعی: با نگاه به پیشانی که نشانهای از عدم عشق است، به وضوح میتوان فهمید که این شراب سوزان را از شیشهای سخت و شفاف میتوان شناخت.
شب خوابش از فسانه قتلم ربوده بود
روزم ز اظطراب دل پاسبان شناخت
هوش مصنوعی: شب، خواب از یاد و خاطرهی قتلم گرفته بود و روز، دلنگرانیام را به نگهبان نشانده بود.
روزی کتابخانه غفلت گشود دل
تعبیر خواب الفت اهل جهان شناخت
هوش مصنوعی: روزی کتابخانهای از خواب غفلت باز شد و دلها به تفسیر خواب و آشنایی با عشق و دوستی مردمان دنیا مشغول شدند.
در پیش پای پرتو خورشید برنخاست
گردی که جای خویش در آن آستان شناخت
هوش مصنوعی: در برابر نور خورشید، غباری برنمیخیزد که جایگاه خود را در آن آستان بشناسد.
رنگ گل و فروغ می و لعل یار شد
هر کس که قدر خویش چو آب روان شناخت
هوش مصنوعی: هر کس که ارزش و مقام خود را مانند آب روان درک کند، به زیبایی گل و درخشندگی می و جوانی معشوق دست خواهد یافت.
گردی که شبنم گل این سرزمین نشد
کی قرب مهر و منزلت آسمان شناخت
هوش مصنوعی: اگر شبنم گل این سرزمین را نشناسد، دیگر چه کسی میتواند مقام و ارزش آسمان را درک کند؟
خوابی که می برد به ره شوق راحت است
دیوانه قدر بستر ریگ روان شناخت
هوش مصنوعی: خواب و آرامشی که ناشی از عشق و اشتیاق است، برای دیوانهای که به اهمیت و ارزش جای خواب خود پی برده، خوشایند و راحت به نظر میرسد.
حرز یقین به وسوسه دیدم که شد اسیر
موری که گرد بیدلی کاروان شناخت؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که گاهی اوقات باورهای محکم و یقین انسان تحت تأثیر وسوسهها و شک و دودلی قرار میگیرد، مانند کاروانی که در گرد و غبار بیاطمینانی گم میشود و نمیتواند مسیر خود را به درستی تشخیص دهد. این تصویر نشاندهنده تأثیر منفی شک و تردید بر روی ایمان و اعتقادات انسان است.
پرواز هرزه راه به منزل نمی برد
کی تیر بی سراغ محبت نشان شناخت
هوش مصنوعی: پرواز بیهدف به جایی نمیرسد؛ چون تیر عشق تنها با نشانی مشخص شناخته میشود.
هر دل که در ریاض وفا مست خواب شد
کی لذت صبوحی این گلستان شناخت
هوش مصنوعی: هر دلی که در باغ وفا خوابش ببرد، هرگز لذت صبحگاهی این گلستان را نخواهد شناخت.
از سیر باغ و بادیه حاصل نمی برد
هرکس که گردباد ز سرو روان شناخت؟
هوش مصنوعی: هر کسی نمیتواند از زیباییهای باغ و دشت بهرهمند شود، اگر نتواند تفاوت بین آرامش و طوفان را تشخیص دهد.
در خواب دید آینه عکس مراد من
خود را اسیر محرم راز نهان شناخت
هوش مصنوعی: در خواب، فردی خود را در آینه مشاهده میکند و میفهمد که در دنیای باطنیاش، درگیر رازهایی است که تنها برای او روشن است.

اسیر شهرستانی