گنجور

شمارهٔ ۱۳۵

می‌پرستی می‌دهد یادم نوای عندلیب
غلغل میناست در گوشم صدای عندلیب
عشق با معشوق یاران مصاحب کافری است
آشنای گل نگردد آشنای عندلیب
یاد او در خاطرم گل سینه گلزار وفا
بی‌قراری‌های دل پروازهای عندلیب
تا نیاید در چمن گل بر رخ مل بشکفد
بزم دارد باغ از شوق رسای عندلیب
پرتو خورشید گل از خواب بیدارش کند
کاش من یک صبح می‌بودم به جای عندلیب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می‌پرستی می‌دهد یادم نوای عندلیب
غلغل میناست در گوشم صدای عندلیب
هوش مصنوعی: وقتی تو را عبادت می‌کنم، یادم به صدای خوش بلبل می‌افتد و نغمه‌ی زیبای پرنده‌گان در گوشم طنین‌انداز می‌شود.
عشق با معشوق یاران مصاحب کافری است
آشنای گل نگردد آشنای عندلیب
هوش مصنوعی: عشق نسبت به معشوق و دوستانی که در این مسیر همراهی می‌کنند، در حقیقت بی‌خودی و غفلت از حقیقت است. همان‌طور که گل هرگز نمی‌تواند با بلبل آشنا بشود، عشق هم نمی‌تواند به فهم عمیق و واقعی از معشوق دست یابد.
یاد او در خاطرم گل سینه گلزار وفا
بی‌قراری‌های دل پروازهای عندلیب
هوش مصنوعی: یاد او در ذهنم مانند گلی است که در باغ وفا رشد کرده و باعث بی‌تابی‌های دلم می‌شود، مانند پروازهای قناری در آسمان.
تا نیاید در چمن گل بر رخ مل بشکفد
بزم دارد باغ از شوق رسای عندلیب
هوش مصنوعی: تا زمانی که در باغ گل زیبای مل بروز نکند، بزم و شادی باغ به خاطر صدای دلنواز بلبل ادامه دارد.
پرتو خورشید گل از خواب بیدارش کند
کاش من یک صبح می‌بودم به جای عندلیب
هوش مصنوعی: نور خورشید، گل را از خواب بیدار می‌کند. ای کاش من به جای بلبل، صبحگاهی بودم.