شمارهٔ ۱۲۴
پری رخی است عرق کرده عکس ماه در آب
بساط آینه وا می کند نگاه در آب
فریب خورده دل گر به طرف جو گذرد
حباب می شکند گوشه کلاه در آب
جنون نه زحمت کشتی کشد نه منت موج
به پای شوق تو وا کرده ایم راه در آب
ندید روی زمین جای یک دم آسایش
حباب رفت و بنا کرد خانقاه در آب
ز موجه عرق شرم پایمال شدیم
حباب ما نتواند کشیده آه در آب
نداد دردسر ناخدا غبار اسیر
گذر کند ز پل موج این گیاه در آب
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پری رخی است عرق کرده عکس ماه در آب
بساط آینه وا می کند نگاه در آب
هوش مصنوعی: چهرهای زیبا به شکلی عرق کرده مانند ماه در آب نمایان میشود و آینه را باز میکند تا نگاهی به آن انداخته شود.
فریب خورده دل گر به طرف جو گذرد
حباب می شکند گوشه کلاه در آب
هوش مصنوعی: اگر دل فریب بخورد و به سوی جوی آب برود، حبابی که در سطح آب است، خواهد شکست و از بین میرود.
جنون نه زحمت کشتی کشد نه منت موج
به پای شوق تو وا کرده ایم راه در آب
هوش مصنوعی: دیوانگی نه تنها زحمت نمیکشد، بلکه به هیچ کس نیازی ندارد و ما با اشتیاق در آب وارد شدهایم.
ندید روی زمین جای یک دم آسایش
حباب رفت و بنا کرد خانقاه در آب
هوش مصنوعی: در زمین، هیچ وقت آرامش و آسایشی مشاهده نکردم؛ مانند حبابی که به سرعت میرفت و جایی برای خود در آب ساخت.
ز موجه عرق شرم پایمال شدیم
حباب ما نتواند کشیده آه در آب
هوش مصنوعی: ما به خاطر شرم و خجالت، تحت فشار قرار گرفتیم و نتوانستیم حباب و نشانههایی از خود را در آب به خوبی نگهداریم.
نداد دردسر ناخدا غبار اسیر
گذر کند ز پل موج این گیاه در آب
هوش مصنوعی: دردسرهای ناخدا باعث نمیشود که غبار اسیر زیر پل موج، از این گیاه در آب عبور کند.

اسیر شهرستانی