گنجور

شمارهٔ ۱۲

اندیشه کند قبله شکیبایی ما را
آیینه کند آینه رسوایی ما را
تا عشق رمیدن کند از یاد نگاهی
وحشت زخدا خواسته تنهایی ما را
بی رخصت دل جرأت نظاره حرام است
باور نکنی شهرت خود رایی ما را
هر سایه مژگان به نظر قبله نما شد
حیرت ندرد پرده بینائی ما را
هر کس که اسیر از سر خود باک ندارد
آیینه کند حال تماشایی ما را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اندیشه کند قبله شکیبایی ما را
آیینه کند آینه رسوایی ما را
هوش مصنوعی: اندیشه ما به سمت صبر و آرامش می‌رود و از سوی دیگر، این اندیشه باعث می‌شود که عیب‌ها و خطاهای ما نمایان شود.
تا عشق رمیدن کند از یاد نگاهی
وحشت زخدا خواسته تنهایی ما را
هوش مصنوعی: تا زمانی که عشق از یاد برود و به تنهایی ما چنگ بیاندازد، نگاه وحشت‌زده‌ای از سوی خدا وجود دارد.
بی رخصت دل جرأت نظاره حرام است
باور نکنی شهرت خود رایی ما را
هوش مصنوعی: اگر اجازه نداشته باشی، داشتن جرات برای نگاه کردن به دل کسی نادرست است. اگر این را باور نداری، باید به شهرت و استقلال رأی ما توجه کنی.
هر سایه مژگان به نظر قبله نما شد
حیرت ندرد پرده بینائی ما را
هوش مصنوعی: هر سایه‌ای که از مژگان به وجود می‌آید، به نظر راهنمایی برای قبله‌ی درست می‌رسد. این تعجب به خاطر این است که پرده‌ی بینایی ما را می‌پوشاند.
هر کس که اسیر از سر خود باک ندارد
آیینه کند حال تماشایی ما را
هوش مصنوعی: هر کسی که از گرفتار بودن خود نگرانی ندارد، می‌تواند به خوبی حال و زیبایی ما را نشان دهد و به تصویر بکشد.