گنجور

شمارهٔ ۱۰۶

از مهر تو سینه ها اثرها
وز داغ تو دیده ها نظرها
پرواز فنا چه بی نشان است
در سینه نهفته بال و پرها
کم قدری اوج اعتبار است
افزون شده ام ز بیشترها
شایستگی عداوتم نیست
پر منفعلم ز کینه ورها
هر چند شکسته می نویسی
از خط تو صیقلی بصرها
شبهای سیاه ما چراغان
از مهر تو شامها سحرها
احوال اسیر چند پرسی
سرکرده خیل بیخبرها

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از مهر تو سینه ها اثرها
وز داغ تو دیده ها نظرها
هوش مصنوعی: از محبت تو در دل‌ها نشانه‌هایی باقی مانده و از درد محبت تو، چشم‌ها پر از اشک و نگاه‌ها پر از غم است.
پرواز فنا چه بی نشان است
در سینه نهفته بال و پرها
هوش مصنوعی: پرواز از بین رفتن چه نشانه‌ای ندارد، در دل، بال و پرهایی پنهان است.
کم قدری اوج اعتبار است
افزون شده ام ز بیشترها
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این موضوع اشاره می‌کند که هرچند ممکن است در جامعه یا در نظر دیگران مقام و ارزشی کمتر از دیگران داشته باشد، اما خود را در اوج اعتبار و ارزش می‌داند و احساس می‌کند که بالاتر از بسیاری است. بدین ترتیب، او به نوعی اعتماد به نفس و خودباوری را نشان می‌دهد که فراتر از مقایسه با دیگران است.
شایستگی عداوتم نیست
پر منفعلم ز کینه ورها
هوش مصنوعی: من شایسته دشمنی نیستم، زیرا از کینه و نفرت دوری می‌کنم.
هر چند شکسته می نویسی
از خط تو صیقلی بصرها
هوش مصنوعی: هرچند که خط تو ناهماهنگ و شکسته به نظر می‌رسد، اما همچنان جاذبه‌ای دارد که چشم‌ها را مجذوب می‌کند.
شبهای سیاه ما چراغان
از مهر تو شامها سحرها
هوش مصنوعی: شب‌های تاریک ما با محبت و نور تو روشن می‌شود، چه در شب‌ها و چه در صبح‌ها.
احوال اسیر چند پرسی
سرکرده خیل بیخبرها
هوش مصنوعی: از سرکرده‌ای که در میان گروهی از ناآگاهان قرار دارد، حال و احوال یک انسان اسیر را می‌پرسی.