شمارهٔ ۱۰۵
گردون ز بسکه برد غمت در دیارها
از روز من گرفت سبق روزگارها
عمر ابد به خاک درت جان سپرد و گفت
مشت غبار رهگذر انتظارها
کردم زیاد روی تو روشن چراغ فال
از پرتو دلم شررستان غبارها؟
جوش بهار بگسلد از هم که از رخت
گل می زنیم بر سر لیل و نهارها
بر تربتم فشانی اگر آب زندگی
خیزد به جای گرد زخاکم شرارها
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گردون ز بسکه برد غمت در دیارها
از روز من گرفت سبق روزگارها
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر غم تو در سرزمینهای مختلف، روزهای خوب من را به تأخیر انداخته است.
عمر ابد به خاک درت جان سپرد و گفت
مشت غبار رهگذر انتظارها
هوش مصنوعی: زندگی جاودانه خود را در برابر در تو فدای عشق کرد و گفت: دانههای خاکی که در مسیر انتظار پراکنده شدهاند.
کردم زیاد روی تو روشن چراغ فال
از پرتو دلم شررستان غبارها؟
هوش مصنوعی: من برای تو چراغی روشن کردم و به احساسم جان تازهای بخشیدم، آیا این تلاش من باعث شده که غبارها از بین بروند و روشنایی بیشتری به وجود آید؟
جوش بهار بگسلد از هم که از رخت
گل می زنیم بر سر لیل و نهارها
هوش مصنوعی: بهار به قدری زیبا و شاداب است که میتوانیم با گلهایش سرگرم شویم و این شادی را در تمام طول روز و شب احساس کنیم.
بر تربتم فشانی اگر آب زندگی
خیزد به جای گرد زخاکم شرارها
هوش مصنوعی: اگر بر مزار من آب حیات بریزی، به جای غبار خاک، شعلههایی از آن بر میخیزد.

اسیر شهرستانی