گنجور

شمارهٔ ۱۰۴

صبح است مست باده دوشینه هوا
چاک است از تبسم گل سینه هوا
پر می زند چو باز شکاری قدح ز موج
بال تذرو دیده در آیینه هوا
کبک پیاله دل به شکفتن نمی دهد
گردیده می مصاحب دیرینه هوا
شبنم به روی گل چو مرصع پیاله ای است
از قطره قطره گوهر گنجینه هوا
بشکست شیشه توبه ما تا به باغ اسیر
خالی نشد دل پرش از کینه هوا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبح است مست باده دوشینه هوا
چاک است از تبسم گل سینه هوا
هوش مصنوعی: صبح است و نسیمی دلپذیر همراه با بوی خوش شراب، فضایی پر از شادی و زیبایی است که به مانند گلی خندان، دل را شاداب کرده است.
پر می زند چو باز شکاری قدح ز موج
بال تذرو دیده در آیینه هوا
هوش مصنوعی: پرنده‌ای همچون باز در حال پرواز است و در حین پرواز، مانند ظرفی که از امواج آب پر شده، تصور چیزی را در آینه آسمان به نمایش می‌گذارد.
کبک پیاله دل به شکفتن نمی دهد
گردیده می مصاحب دیرینه هوا
هوش مصنوعی: کبک که نماد زیبایی و لطافت است، به خاطر دلش نمی‌تواند به زندگی شاد و خوشایند بپردازد؛ چرا که در اثر آشنا شدن با شرایط سخت و محیط نابهنجاری که در آن زندگی می‌کند، دچار غم و اندوه شده است.
شبنم به روی گل چو مرصع پیاله ای است
از قطره قطره گوهر گنجینه هوا
هوش مصنوعی: شبنم بر روی گل مانند یک جام زیبا و تزئینی است که از قطرات ریز و ارزشمند هوا تشکیل شده است.
بشکست شیشه توبه ما تا به باغ اسیر
خالی نشد دل پرش از کینه هوا
هوش مصنوعی: شیشه توبه ما شکست و دل پر از کینه‌ام به راحتی رها نشد تا به باغی که خالی است، بروم.