گنجور

شمارهٔ ۱۰۰

از می دیگر است مستی ما
سر ساغر به گردن مینا
واژگون است کار اهل جنون
خار بر سر زنیم و گل بر پا
پیچش زلف موج زنجیر است
خط سبز است نسخه سودا
یکدم از خون نمی شود خالی
بی تو هم چشم ماست ساغر ما
در جنون همچو گردباد آخر
زدم از آه خیمه بر صحرا
از دل تنگ دیده پر خون است
مایه از قطره دارد این دریا
ز آتش دوری تو می سوزد
دل جدا جان جدا اسیر جدا

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از می دیگر است مستی ما
سر ساغر به گردن مینا
هوش مصنوعی: مستی ما به خاطر نوع دیگری از شراب است و حالا به جای اینکه در سجده‌ی خود، سر به زیر بیندازیم، در گردن مینا نشسته‌ایم.
واژگون است کار اهل جنون
خار بر سر زنیم و گل بر پا
هوش مصنوعی: کار دیوانگان به هم ریخته است، ما خار را بر سر می‌گذاریم و گل را بر پا می‌زنیم.
پیچش زلف موج زنجیر است
خط سبز است نسخه سودا
هوش مصنوعی: پیچش زلف مانند زنجیری است که در حال حرکت است، و خط سبز نشانه‌ای از عشق و دیوانگی است.
یکدم از خون نمی شود خالی
بی تو هم چشم ماست ساغر ما
هوش مصنوعی: چشم ما همیشه در انتظار توست و بدون تو هیچگاه از شادی و نشاط خالی نمی‌شود، حتی اگر یک لحظه هم از یاد تو غافل شویم.
در جنون همچو گردباد آخر
زدم از آه خیمه بر صحرا
هوش مصنوعی: در حالت جنون و آشفتگی مانند یک گردباد، سرانجام با ناله‌ای شدید، خیمه‌ام را بر روی صحرا افکندم.
از دل تنگ دیده پر خون است
مایه از قطره دارد این دریا
هوش مصنوعی: در دل تنگی که از غم پر شده، چشمان خونی و گریان وجود دارد. وجود این دریا ناشی از قطره‌هایی است که از آن دل برمی‌خیزند.
ز آتش دوری تو می سوزد
دل جدا جان جدا اسیر جدا
هوش مصنوعی: دل از دوری تو می‌سوزد و جان و روح من هم به تنهایی و بدون تو در عذاب است.