شمارهٔ ۶۷
در هر آن پیرهن که خواهی مرد
خواه کرباس گیر و خواهی برد
هم در آن پیرهن شوی محشور
در ما صبیح دیدهام مسطور
آنکه گوید که پیرهن این است
گو بگو ظاهر سخن این است
ور بگوید که پیرهن بدن است
یوسفی در درون پیرهن است
ممکن است این و آن ولی بر ما
پیرهن از صفت بود جان را
جامهٔ جان چنان که یافتهای
هم تو پوشی همان که بافتهای
آنچه رشتی و بافتی جانا
خود بپوشی پلاس یا دیبا
گر پلاس است جامهات آن دم
هیچ سودی ندارت ماتم
ور حریر است و جامهٔ شاهی
خوش بپوشش که خوشتر از ماهی
پیرهن چون برون کنی از تن
هنر و عیب تن شود روشن
آشکارا شود چنانکه بود
بنماید به تو همان که بود
جامه از علم وز عمل میدوز
جامه دوزی بیا ز ما آموز
خلعت خاص پوش سلطانی
حیف باشد که برهنه مانی
خرقه دوزم ز وصلهٔ اخلاق
بهر یاران خود علی الاطلاق
هرکه را پیرهن چنین باشد
یوسف او در آستین باشد
گرچه بسیار جامه بخشیدیم
به از این جامهای نپوشیدیم
بستان یادگار ما درپوش
تاج بر سر نه و علم بر دوش
جامهٔ آخرت چنین باشد
آخر این سخن همین باشد
گفت پیغمبر خدا که خدا
اینچنین گفت از کرم با ما
هر که داند که من که سلطانم
گر ببخشم گناه بتوانم
عفو فرمایمش گناه تمام
هیچ باکم نه از خواص و عوام
سخنی با موحد است ای یار
هر که شرک آورد رود در ناز
ما نداریم شرک و میداند
گر ببخشد گناه بتواند
پای تا سر همه گنهکاریم
لیکن امید عفو میداریم
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در هر آن پیرهن که خواهی مرد
خواه کرباس گیر و خواهی برد
هوش مصنوعی: هر زمانی که بخواهی، میتوانی لباسی به تن کنی؛ چه از جنس کرباس باشد و چه از جنس دیگر.
هم در آن پیرهن شوی محشور
در ما صبیح دیدهام مسطور
هوش مصنوعی: در آن لباس، مثل دمی که با هم دوست هستیم، زیبایی را در چشمم دیدهام که در یادم نقش بسته است.
آنکه گوید که پیرهن این است
گو بگو ظاهر سخن این است
هوش مصنوعی: کسی که میگوید این چیز که در دست داری، خود آن چیز است، به او بگویید که آن فقط نمای ظاهری ماجراست.
ور بگوید که پیرهن بدن است
یوسفی در درون پیرهن است
هوش مصنوعی: اگر بگوید که لباس تنها پوششی برای بدن است، باید بدانیم که درون این لباس، وجودی خاص و ارزشمند مانند یوسف قرار دارد.
ممکن است این و آن ولی بر ما
پیرهن از صفت بود جان را
هوش مصنوعی: شاید دیگران ظاهری داشته باشند، اما آنچه که برای ما اهمیت دارد، روح و جان است که بر اساس ویژگیها و صفات خود، تعبیر میشود.
جامهٔ جان چنان که یافتهای
هم تو پوشی همان که بافتهای
هوش مصنوعی: لباسی که برای روح خود انتخاب کردهای، همانی است که خودت با دستانت بافتهای و به تن میکنی.
آنچه رشتی و بافتی جانا
خود بپوشی پلاس یا دیبا
هوش مصنوعی: هر چیزی که به خودت میپسندی، حالا میتواند یک پارچه معمولی یا پارچهای با ارزش باشد، باید آن را با افتخار بپوشی.
گر پلاس است جامهات آن دم
هیچ سودی ندارت ماتم
هوش مصنوعی: اگر لباس تو در آن لحظه که عزاداری میکنی، پاره و کهنه باشد، هیچ فایدهای نخواهد داشت.
ور حریر است و جامهٔ شاهی
خوش بپوشش که خوشتر از ماهی
هوش مصنوعی: اگر لباس زیبا و ابریشمی و شاهانه میپوشی، با این حال قشنگتر از ماهی نیست.
پیرهن چون برون کنی از تن
هنر و عیب تن شود روشن
هوش مصنوعی: وقتی که لباس را از تن جدا کنی، نقاط قوت و ضعف بدن بیشتر نمایان میشود.
آشکارا شود چنانکه بود
بنماید به تو همان که بود
هوش مصنوعی: هر چیزی مانند آنچه که هست، به وضوح و آشکار به تو نشان داده خواهد شد.
جامه از علم وز عمل میدوز
جامه دوزی بیا ز ما آموز
هوش مصنوعی: لباسی از دانش و اخلاق بپوش، پس بیا و از ما کسب آموزش کن.
خلعت خاص پوش سلطانی
حیف باشد که برهنه مانی
هوش مصنوعی: پوشش ویژهای که مخصوص پادشاهی است، سزاوار است که بر تن کنی، نه اینکه عریان بمانی.
خرقه دوزم ز وصلهٔ اخلاق
بهر یاران خود علی الاطلاق
هوش مصنوعی: من برای دوستانم اخلاق و سلوک نیکو را مانند پارچهای وصلهدوزی میکنم، بهگونهای که برای همهی آنها بهطور کلی مناسب باشد.
هرکه را پیرهن چنین باشد
یوسف او در آستین باشد
هوش مصنوعی: هرکس که چنین لباس و ظاهری داشته باشد، در حقیقت گنج و ارزش بزرگی در درون خود دارد.
گرچه بسیار جامه بخشیدیم
به از این جامهای نپوشیدیم
هوش مصنوعی: هرچند که ما به دیگران کمک و لباسهای زیادی دادهایم، اما خود ما هیچکدام از این لباسها را بر تن نکردهایم.
بستان یادگار ما درپوش
تاج بر سر نه و علم بر دوش
هوش مصنوعی: بستان نماد یادگاری از ماست که بر سر تاجی قرار دارد و با علم بر دوش نشان داده میشود.
جامهٔ آخرت چنین باشد
آخر این سخن همین باشد
هوش مصنوعی: لباس آخرت اینگونه است و در واقع، این همان معنای اصلی این کلام است.
گفت پیغمبر خدا که خدا
اینچنین گفت از کرم با ما
هوش مصنوعی: پیامبر خدا فرمود که خداوند به دلیل بزرگواری و بخشندگیاش با ما چنین بیان کرده است.
هر که داند که من که سلطانم
گر ببخشم گناه بتوانم
هوش مصنوعی: هر کسی که بداند من کی هستم و چه قدرتی دارم، میداند که میتوانم با بخشش، گناهان را forgive کنم.
عفو فرمایمش گناه تمام
هیچ باکم نه از خواص و عوام
هوش مصنوعی: من از گناه خود میگذرم و نگران هیچکس نیستم، نه از مردم عادی و نه از افراد خاص.
سخنی با موحد است ای یار
هر که شرک آورد رود در ناز
هوش مصنوعی: دوستی عزیز، بدان که هر کسی که به جز خداوند به چیزی دیگر متوسل شود، در نهایت از نعمتها و زیباییهای حیات دور خواهد افتاد.
ما نداریم شرک و میداند
گر ببخشد گناه بتواند
هوش مصنوعی: ما به هیچ عنوان شریک و همسری برای خدا قائل نیستیم و او میداند که اگر بخواهد، قادر است گناهان را ببخشد.
پای تا سر همه گنهکاریم
لیکن امید عفو میداریم
هوش مصنوعی: ما از سر تا پا گناهکاریم، اما هنوز به بخشش امیدواریم.