گنجور

شمارهٔ ۵۲

صفت و ذات بین و اسم نگر
گنج و گنجینه و طلسم نگر
در چنین بحر بیکرانه در آ
نظری کن به عین ما در ما
جامی گیتی نما به دست آور
مظهر حضرت خدا بنگر
نقطه اصل گرچه ما دانی
هفت هیکل به ذوق برخوانی
آینه صد هزار می شمرد
در همه آینه یکی نگرد
خواه تنها و خواه ناتنها
گر بود با خدا بود همه جا
گوشهٔ چشم سوی او دارد
نقش او در خیال بنگارد
در گلستان اگر گلی چیند
شیشهٔ پر گلاب را بیند
گر خرد را فروشد آن عاقل
نشود از خدای خود غافل
جزو و کل را باعتبار سپار
کاعتباریست جزو و کل ای یار
جز خدا را احد نمی گوئیم
از احد جز خدا نمی جوئیم
در دو آئینه رو نمود آن یک
دو نماید یکی بود بی شک
غرق آبند عالمی چو حباب
ظاهرش ساغر است و باطن آب
سایهٔ او به ما چو پیدا شد
از من و تو دوئی هویدا شد
اصل و فرعی به همدگر پیوست
هست پیوند ما به او پیوست
سخن عارفان از او باشد
لاجرم قولشان نکو باشد
او به او دیده می شود ای دوست
نظری گر کنی چنین نیکوست
نور رویش به چشم ما بنمود
چون بدیدیم نور او ، او بود
احدی آمده کمر بسته
میم احمد به تخت بنشسته

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صفت و ذات بین و اسم نگر
گنج و گنجینه و طلسم نگر
هوش مصنوعی: به ویژگی‌ها و صفات چیزی توجه کن و همچنین به سرشت آن. نام و عنوان آن را در نظر بگیر؛ در این میان، به گنج و گنجینه و راز و رمز آن هم دقت کن.
در چنین بحر بیکرانه در آ
نظری کن به عین ما در ما
هوش مصنوعی: در این دریاِ وسیع و بی‌پایان، نگاهی به عمق خودت بینداز و به حقیقتی که درونت نهفته است، توجه کن.
جامی گیتی نما به دست آور
مظهر حضرت خدا بنگر
هوش مصنوعی: به دنیا نگاه کن و نشانه‌های خداوند را در آن ببین.
نقطه اصل گرچه ما دانی
هفت هیکل به ذوق برخوانی
هوش مصنوعی: هرچند که تو از نقطه اصلی مطلع نیستی، می‌توانی با ذوق و سلیقه، هفت شکل و قالب مختلف را بشناسی و بر آنها مسلط شوی.
آینه صد هزار می شمرد
در همه آینه یکی نگرد
هوش مصنوعی: آینه همواره تصویرهای بسیاری را منعکس می‌کند، اما در نهایت نمی‌تواند هیچ‌یک از آن‌ها را به صورت واقعی به خود بگیرد و فقط یک تصویر را نشان می‌دهد.
خواه تنها و خواه ناتنها
گر بود با خدا بود همه جا
هوش مصنوعی: خواه در تنهایی باشی یا در جمع، اگر با خدا باشی، در هر مکان و زمانی حضور خدا را احساس خواهی کرد.
گوشهٔ چشم سوی او دارد
نقش او در خیال بنگارد
هوش مصنوعی: در گوشهٔ چشمم، تصویری از او وجود دارد که در خیالم به آن نگاه می‌کنم.
در گلستان اگر گلی چیند
شیشهٔ پر گلاب را بیند
هوش مصنوعی: اگر در گلستان گلی بچینی، شیشه پر از گلاب را هم می‌بینی.
گر خرد را فروشد آن عاقل
نشود از خدای خود غافل
هوش مصنوعی: اگر انسان عاقل عقل خود را بفروشد، هرگز از خداوند غافل نخواهد شد.
جزو و کل را باعتبار سپار
کاعتباریست جزو و کل ای یار
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم فقط به قسمت‌های جزئی و کلی نگاه کنیم، باید بدانیم که این تقسیم‌بندی تنها به اعتبار خود آنهاست، این تنها یک دیدگاه است که در مورد جزئیات و کلیت وجود دارد، ای دوست.
جز خدا را احد نمی گوئیم
از احد جز خدا نمی جوئیم
هوش مصنوعی: ما به غیر از خدا هیچ‌کس را نمی‌خوانیم و از هیچ‌کس جز خدا چیزی نمی‌خواهیم.
در دو آئینه رو نمود آن یک
دو نماید یکی بود بی شک
هوش مصنوعی: در دو آینه، یک تصویر دو بار تکرار می‌شود، اما در واقع آن تصویر تنها یک چیز است و شکی در این نیست.
غرق آبند عالمی چو حباب
ظاهرش ساغر است و باطن آب
هوش مصنوعی: عالمی مانند حبابی در آب غرق شده است. ظاهرش شبیه ساغری است، اما باطنش پر از آب است.
سایهٔ او به ما چو پیدا شد
از من و تو دوئی هویدا شد
هوش مصنوعی: وقتی سایهٔ او بر ما نمایان شد، دوگانگی بین من و تو آشکار گردید.
اصل و فرعی به همدگر پیوست
هست پیوند ما به او پیوست
هوش مصنوعی: اصلی و فرعی به همدیگر متصل شده‌اند، مانند پیوندی که ما با او داریم.
سخن عارفان از او باشد
لاجرم قولشان نکو باشد
هوش مصنوعی: سخنان عارفان از جانب او سرچشمه می‌گیرد، به همین دلیل، گفتارشان نیکو و پسندیده است.
او به او دیده می شود ای دوست
نظری گر کنی چنین نیکوست
هوش مصنوعی: اگر تو به او نگاه کنی، او به تو نیز خواهد دید و اگر دوستی، این کار خوب و زیباست.
نور رویش به چشم ما بنمود
چون بدیدیم نور او ، او بود
هوش مصنوعی: چهره نورانی‌اش را چنان دیدیم که گویی نور او در چشمان ما نمایان شد؛ وقتی که او را مشاهده کردیم، فهمیدیم که خود اوست.
احدی آمده کمر بسته
میم احمد به تخت بنشسته
هوش مصنوعی: کسی آمده که با استقامت و عزم راسخ، به مقام و جایگاه میم احمد نشسته است.