گنجور

شمارهٔ ۵۱

جو چه جوئی بیا و دریا جو
عین ما را به عین ما واجو
جامی از می ستان و خوش درکش
ساقی مست گیر و خوش درکش
از اضافات و از نسب بگذر
نور او را به نور او بنگر
غرق دریای بیکران مائیم
گرچه موجیم عین دریائیم
نور او را به نور او می بین
در همه نور او نکو می بین
خوش بود دیده ای که او بیند
هرچه بیند همه نکو بیند
آتشی از محبتش افروخت
غیرت غیر سوز غیرش سوخت
گرچه نقش و خیال می‌بینم
در خیال آن جمال می‌بینم
همه عالم حجاب و عین حجاب
غیر او نیست این سخن دریاب
بحر و موج و حباب دریابش
در همه عین آب دریابش
یک حقیقت مظاهرش بسیار
آن یکی در جمیع خوش بشمار
می یکی جام می فراوانست
همچو آب حیات یکسانست
یک وجود و صفات او بی حد
احد و واحد است و هم احمد
آب گل را گلاب خوانندش
نزد ما آن گلاب دانندش
چشم اهل مراقبت باید
که نظر را به غیر نگشاید
غیر او را وجود باشد نه
جز از او هست و بود باشد نه
قطره و موج و بحر و جو آبند
عین ما را به عین ما یابند
ذره بی آفتاب کی باشد
قطره بی عین آب کی باشد
عقل اگر نقش غیر بنگارد
غیرت غیر سوز نگذارد
چشم ما نور او به او بیند
هرچه بیند همه نکو بیند
ذات او یافتیم با اسما
نور او دیده ایم در اشیا
حرف حرف این کتاب را می دان
سر به سر حافظانه خوش می خوان
یک الف را سه نقطه می خوانش
هم الف را یگانه می دانش
از سه نقطه الف هویدا شد
الفی در حروف پیدا شد
الف از واو جوی و واو از نون
چون رها کن ولی بجو بی جون

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جو چه جوئی بیا و دریا جو
عین ما را به عین ما واجو
هوش مصنوعی: اگر به دنبال حقیقت هستی، بیایید و از دریا بپرسید. حقیقت ما را با حقیقت خودت بشناس.
جامی از می ستان و خوش درکش
ساقی مست گیر و خوش درکش
هوش مصنوعی: به همان اندازه که از شراب بنوش و لذت ببَر، به قول تو در می‌خوری و حال خوشی را تجربه کن.
از اضافات و از نسب بگذر
نور او را به نور او بنگر
هوش مصنوعی: از حواشی و روابط بیرونی بگذر و به نور درونی و واقعی او توجه کن.
غرق دریای بیکران مائیم
گرچه موجیم عین دریائیم
هوش مصنوعی: ما در عمق بی‌پایان دریا غوطه‌وریم، هرچند به ظاهر مانند موج‌ها هستیم، اما حقیقتاً خودمان همانند دریا هستیم.
نور او را به نور او می بین
در همه نور او نکو می بین
هوش مصنوعی: او را با نور خودش می‌بینی و در تمام نورش، زیبایی او را مشاهده می‌کنی.
خوش بود دیده ای که او بیند
هرچه بیند همه نکو بیند
هوش مصنوعی: خوشایند است چشمی که هرچه را ببیند، همه را به نیکی و زیبایی ببیند.
آتشی از محبتش افروخت
غیرت غیر سوز غیرش سوخت
هوش مصنوعی: عشقی که از محبت او در دل دارد، باعث شعله‌ور شدن غیرتش شد، اما تنها محبت او را می‌سوزاند و دیگران را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد.
گرچه نقش و خیال می‌بینم
در خیال آن جمال می‌بینم
هوش مصنوعی: هرچند که تصویری و خیال‌هایی را مشاهده می‌کنم، در دل آن‌ها زیبایی واقعی را می‌بینم.
همه عالم حجاب و عین حجاب
غیر او نیست این سخن دریاب
هوش مصنوعی: تمام عالم پرده است و هیچ چیزی جز او وجود ندارد، این نکته را خوب درک کن.
بحر و موج و حباب دریابش
در همه عین آب دریابش
هوش مصنوعی: دریا، موج‌ها و حباب‌ها همه جزئی از یک آب بزرگ هستند، پس آن آب را درک کن.
یک حقیقت مظاهرش بسیار
آن یکی در جمیع خوش بشمار
هوش مصنوعی: یک حقیقت در ظاهرهای گوناگون خود را نشان می‌دهد و می‌توان آن را در تمام زیبایی‌ها دید.
می یکی جام می فراوانست
همچو آب حیات یکسانست
هوش مصنوعی: یک لیوان شراب خیلی زیاد است، مانند آب حیات که برای همه یکسان و مفید است.
یک وجود و صفات او بی حد
احد و واحد است و هم احمد
هوش مصنوعی: وجود و ویژگی‌های او بی‌نهایت و یگانه است و همچنین نام او احمد است.
آب گل را گلاب خوانندش
نزد ما آن گلاب دانندش
هوش مصنوعی: آب گل را به نام گلاب می‌شناسند، اما ما آن را واقعاً گلاب نمی‌دانیم.
چشم اهل مراقبت باید
که نظر را به غیر نگشاید
هوش مصنوعی: چشم کسی که در پی دقت و آگاهی است، نباید به چیزهای غیر از هدفش معطوف شود.
غیر او را وجود باشد نه
جز از او هست و بود باشد نه
هوش مصنوعی: غیر از او هیچ موجودی وجود ندارد و هر آنچه هست و خواهد بود از او سرچشمه می‌گیرد.
قطره و موج و بحر و جو آبند
عین ما را به عین ما یابند
هوش مصنوعی: قطره و موج و دریا و جریان آب، همگی همانند ما هستند و نور حقیقت ما را به خود می‌گیرند.
ذره بی آفتاب کی باشد
قطره بی عین آب کی باشد
هوش مصنوعی: هیچ ذره‌ای بدون نور خورشید وجود ندارد و هیچ قطره‌ای هم بدون منبع آب نمی‌تواند باشد.
عقل اگر نقش غیر بنگارد
غیرت غیر سوز نگذارد
هوش مصنوعی: اگر عقل به جز حقیقت و چیزهای واقعی نپردازد، شور و هیجان هم نمی‌تواند اجازه دهد که احساسات بی‌مورد برانگیخته شوند.
چشم ما نور او به او بیند
هرچه بیند همه نکو بیند
هوش مصنوعی: چشم ما زیبایی و حقیقت را در وجود او مشاهده می‌کند و هر چیزی که ببیند، همه را به صورت نیکو و زیبا می‌بیند.
ذات او یافتیم با اسما
نور او دیده ایم در اشیا
هوش مصنوعی: ما وجود واقعی او را درک کردیم و با نام‌های او، نور او را در موجودات مشاهده کردیم.
حرف حرف این کتاب را می دان
سر به سر حافظانه خوش می خوان
هوش مصنوعی: این کتاب را به دقت بخوان و با آگاهی کامل به معانی آن توجه کن، زیرا هر جمله‌اش مانند اشعار حافظ، زیبا و دلنشین است.
یک الف را سه نقطه می خوانش
هم الف را یگانه می دانش
هوش مصنوعی: حرف "الف" را می‌توان به سه نقطه تقسیم کرد و هنوز همان "الف" باقی می‌ماند. این نشان می‌دهد که حتی در تقسیم، اصل واحدیت حفظ می‌شود.
از سه نقطه الف هویدا شد
الفی در حروف پیدا شد
هوش مصنوعی: از سه نقطه، حرف «الف» نمایان شد و در میان حروف مشهود گشت.
الف از واو جوی و واو از نون
چون رها کن ولی بجو بی جون
هوش مصنوعی: بگذار از جوی واو بگذرد و خود را از آن جدا کند، اما همچنان به دنبال چیزی بگرد که جان و روح داشته باشد.