گنجور

شمارهٔ ۵

در چنان ملکی ملک باشد چنین
آن ملک را در چنین ملکی ببین
والی است و من ولی می خوانمش
مالک ملک ولایت دانمش
بندهٔ او سید هر دو سرا
چاکرش بر کل عالم پادشاه
ذره و خورشید از او دارند نور
ور نمی بینی چنین ای کور ، دور

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در چنان ملکی ملک باشد چنین
آن ملک را در چنین ملکی ببین
هوش مصنوعی: در یک سرزمین خاص، حاکمیت و قدرتی وجود دارد که در آنجا باید همانگونه که شایسته است، به کشور نگاه کرد.
والی است و من ولی می خوانمش
مالک ملک ولایت دانمش
هوش مصنوعی: من او را والی می‌دانم و خود را در مقام ولی، در حالی که او را مالک سرزمین و قدرت حکمرانی می‌خوانم.
بندهٔ او سید هر دو سرا
چاکرش بر کل عالم پادشاه
هوش مصنوعی: بندهٔ او، که آقای هر دو جهان است، خدمتگزارش در تمام دنیا، پادشاه است.
ذره و خورشید از او دارند نور
ور نمی بینی چنین ای کور ، دور
هوش مصنوعی: ذره و خورشید هر دو از او نور می‌گیرند، اما تو که کور هستی، نمی‌توانی این روشنایی را ببینی، حتی اگر دور باشی.