گنجور

شمارهٔ ۶

گرنه ای باطل بیا و حق پرست
از مقید بگذر و مطلق پرست
حق وجود است و یکی می دانمش
گرچه باطل را عدم می‌خوانمش
چون یکی اندر یکی باشد یکی
در وجود آن یکی نبود شکی
یک وجود است و کمالش بی شمار
در دو عالم آن یکی را می شمار
زوج از تکرار فرد آمد پدید
این سخن از ما به جان باید شنید
زوج عالم دان و آن الله فرد
یک حقیقت خواه زوج و خواه فرد
فرد مطلق شد مقید در ظهور
گاه ظلمت می نماید گاه نور
نور مطلق از ظهور وی بود
ور نه اینجا نور و ظلمت کی بود
جامی از می پر ز می بستان بنوش
شادی رندان و سرمستان بنوش
قول ما حق است از حق می شنو
گه مقید گاه مطلق می شنو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گرنه ای باطل بیا و حق پرست
از مقید بگذر و مطلق پرست
هوش مصنوعی: ای نادرست، اگر می‌توانی، به حق‌پرستی بپرداز و از وابستگی به محدودیت‌ها رها شو و به حقیقت مطلق بپیوند.
حق وجود است و یکی می دانمش
گرچه باطل را عدم می‌خوانمش
هوش مصنوعی: وجود حقیقی را یکی می‌دانم و به آن ایمان دارم، اما چیزی که باطل است را عدم می‌نامم و وجود خارجی ندارد.
چون یکی اندر یکی باشد یکی
در وجود آن یکی نبود شکی
هوش مصنوعی: زمانی که دو چیز در هم ادغام شوند، در واقع وجود مستقل هر کدام از بین می‌رود و هیچ تردیدی در این موضوع نیست.
یک وجود است و کمالش بی شمار
در دو عالم آن یکی را می شمار
هوش مصنوعی: هر وجودی در این دنیا و آن دنیا، یک حقیقت و کمال خاصی دارد که قابل شمارش نیست. در حالی که وجودهای متفاوتی وجود دارند، اما همه‌ی آن‌ها به یک اصل واحد اشاره دارند.
زوج از تکرار فرد آمد پدید
این سخن از ما به جان باید شنید
هوش مصنوعی: زن و شوهر از تکرار و تداوم به وجود می‌آیند، این نکته را باید با تمام وجود شنید و درک کرد.
زوج عالم دان و آن الله فرد
یک حقیقت خواه زوج و خواه فرد
هوش مصنوعی: عالمی که به معرفت و دانش دست یافته، در واقع در کنار خداوند متعال قرار دارد. خداوند یکی است و حقیقتی است که مستقل از هر چیز دیگر وجود دارد، اما شاید انسان‌ها در جستجوی آن حقیقت، گاهی به صورت جمعی یا به شکل فردی عمل کنند.
فرد مطلق شد مقید در ظهور
گاه ظلمت می نماید گاه نور
هوش مصنوعی: انسان کامل و بی‌نقص در دنیای مادی به گونه‌ای محدود می‌شود؛ گاهی در تاریکی به سر می‌برد و گاهی در درخشش و روشنی جلوه می‌کند.
نور مطلق از ظهور وی بود
ور نه اینجا نور و ظلمت کی بود
هوش مصنوعی: نور خالص و بی‌نظیر از ظهور او ناشی می‌شود، وگرنه در این دنیا اصلاً خبری از نور و تاریکی نبود.
جامی از می پر ز می بستان بنوش
شادی رندان و سرمستان بنوش
هوش مصنوعی: از جام پر از شراب باغ می‌نوشم و شادی را با دوستان و سرمست‌ها تقسیم می‌کنم.
قول ما حق است از حق می شنو
گه مقید گاه مطلق می شنو
هوش مصنوعی: به آنچه می‌گوییم باور داشته باش، زیرا که ما از حقیقت سخن می‌زنیم. گاهی این حرف‌ها محدود و خاص است و گاهی هم به معنای کلی و نامحدود بیان می‌شود.