گنجور

شمارهٔ ۴۹

بر سر آب خانه‌ای ز حباب
چون بسازند آبدان بر آب
گرچه آبست اصل و فرع آتش
ضد آبست آتش سرکش
ساقیا جام می به رندان ده
بوسه‌ای بر لب حریفان ده
واله‌ام چون موالی حیران
بر جمال قلندر ای یاران
می عشقش به طالع مسعود
می کنم نوش شادی محمود
عاشقی در قلندری می جو
دردمندی ز حیدری می جو
علم علم احمدی بستان
حکم آل محمدی برخوان
در خرابات باده نوشانیم
عاشق روی کهنه پوشانیم
صوفی و صفهٔ صفا مائیم
صوفیان را صفا بیفزائیم
عشق و معشوق و عاشق خویشیم
پادشاهیم اگرچه درویشیم
خاک فقر از سریر شاهی به
بینوائی ز پادشاهی به
ای نسیم صبا کرم فرما
خوش روان شو به جنت المأوی
به خیالی که یار مستانست
در خرابات رند مست آنست
آنکه هم طالبست و هم مطلوب
هم محب منست و هم محبوب
برسانش سلام مستان را
بنوازش هزاردستان را
عذرخواهی کن و مکن تأخیر
گرچه کردیم ما بسی تقصیر
رند مستی که یاد ما فرمود
اولش خیر و عاقبت محمود
دولت وصل او مهیا باد
خاطر او مدام با ما باد
نظری کن به عین ما بنگر
عین ما را به عین ما بنگر
در همه آینه یکی می بین
آن یکی بین و بی شکی می بین
هرکه او را در آینه بیند
خوش حیاتی هر آینه بیند
موج و آب و حباب را دریاب
نظری کن به بحر و جو در آب
جامی از می بساز پر از می
همچو آب و حباب از یک شی
در گنجینه ای به ما بگشود
گنج اسما به ما عطا فرمود
گنج و گنجینهٔ طلسم نگر
عین ذات و صفات و اسم نگر
وحده لاشریک له می گو
همچو ما از یکی یکی می جو
سرّ توحید را عیان کردیم
این معانی به تو بیان کردیم
سایه و شخص می نماید دو
در حقیقت یکیست بی من و تو
چون موحد اگر شوی تجرید
عین تجرید یابی از توحید
گر تو توحید همچو ما دانی
علم توحید را چنین خوانی
هر که را عشق علم توحید است
اول او مقام تجرید است
گر هزار است ور هزار هزار
یک وجود و کمال او بسیار
لی مع الله بدان به ذوق تمام
سر توحید فهم کن والاسلام

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر سر آب خانه‌ای ز حباب
چون بسازند آبدان بر آب
هوش مصنوعی: در کنار آب، خانه‌ای از حباب بسازند، خانه‌ای که بر روی آب شناور است.
گرچه آبست اصل و فرع آتش
ضد آبست آتش سرکش
هوش مصنوعی: هرچند که ریشه و شاخه‌های آتش با آب تناقض دارند، اما آتش به شدت خود را نشان می‌دهد.
ساقیا جام می به رندان ده
بوسه‌ای بر لب حریفان ده
هوش مصنوعی: ای ساقی، جام شراب را به می‌نوشان بده و بوسه‌ای نیز بر لب دوستان بزن.
واله‌ام چون موالی حیران
بر جمال قلندر ای یاران
هوش مصنوعی: دوست من، من در عشق و محبت مثل بنده‌ها و خدمتکارانی حیران و سرگشته‌ام که به زیبایی یک عرفان پیشرفته می‌نگرند.
می عشقش به طالع مسعود
می کنم نوش شادی محمود
هوش مصنوعی: به خاطر عشقش، سرنوشت خود را به بهترین شکل رقم می‌زنم و با شادی و خوشحالی مانند محمود زندگی می‌کنم.
عاشقی در قلندری می جو
دردمندی ز حیدری می جو
هوش مصنوعی: در عشق و محبت، به دنبال افرادی که به حالت جنون‌آمیز عاشق هستند بگرد و در میان آن‌ها به دنبال کسانی باش که در سختی‌ها و دردها با صداقت و پاکی زندگی می‌کنند.
علم علم احمدی بستان
حکم آل محمدی برخوان
هوش مصنوعی: علم را از احمد (پیامبر اسلام) بیاموز و از احکام آل محمد (اهل بیت) درس بگیر و آن را مورد توجه قرار ده.
در خرابات باده نوشانیم
عاشق روی کهنه پوشانیم
هوش مصنوعی: در میخانه، ما به نوشیدن شراب مشغولیم و به عشق کسانی می‌پردازیم که با ظاهری قدیمی و کهنه حضور دارند.
صوفی و صفهٔ صفا مائیم
صوفیان را صفا بیفزائیم
هوش مصنوعی: ما خود به معنای صفا و پاکی تعلق داریم و تلاش می‌کنیم تا به دیگر صوفیان نیز صفا و پاکی بیشتری ببخشیم.
عشق و معشوق و عاشق خویشیم
پادشاهیم اگرچه درویشیم
هوش مصنوعی: ما در دنیای عشق و وابستگی به محبوب خود، همچون پادشاهان هستیم، حتی اگر در ظاهر زندگی ساده‌ای داشته باشیم.
خاک فقر از سریر شاهی به
بینوائی ز پادشاهی به
هوش مصنوعی: فقر و ناداری ممکن است از مقام بلندی همچون شاهی نیز پایین‌تر بیفتد.
ای نسیم صبا کرم فرما
خوش روان شو به جنت المأوی
هوش مصنوعی: ای نسیم صبا، لطف کن و به آرامی بمان، به سمت باغ بهشتی برو.
به خیالی که یار مستانست
در خرابات رند مست آنست
هوش مصنوعی: در خیال و تصور، یار من در محفل عشق و شادی مست و سرمست است.
آنکه هم طالبست و هم مطلوب
هم محب منست و هم محبوب
هوش مصنوعی: کسی که هم خواهان عشق است و هم خود عشق، هم دوست من است و هم محبوب من.
برسانش سلام مستان را
بنوازش هزاردستان را
هوش مصنوعی: سلامی به مستان برسان و نوازش کن همه مهربانی‌ها را.
عذرخواهی کن و مکن تأخیر
گرچه کردیم ما بسی تقصیر
هوش مصنوعی: عذرخواهی کن و تعلل نکن، هرچند ما بارها اشتباه کرده‌ایم.
رند مستی که یاد ما فرمود
اولش خیر و عاقبت محمود
هوش مصنوعی: شخصی سرشار از شور و شوق، که در حال مستی از ما یاد کرد و در آغاز کار، همه چیز خوب بود و در پایان هم نتیجه به شیوه‌ای شایسته و نیکو به دست آمد.
دولت وصل او مهیا باد
خاطر او مدام با ما باد
هوش مصنوعی: خوشی و خوشبختی ناشی از نزدیکی و پیوند با او همیشه در دسترس باشد و ذهن و دل او همیشه با ما همراه باشد.
نظری کن به عین ما بنگر
عین ما را به عین ما بنگر
هوش مصنوعی: به ما نگاه کن و آن چیزی که می‌بینی، به همان شکل که هست، ببین.
در همه آینه یکی می بین
آن یکی بین و بی شکی می بین
هوش مصنوعی: در هر آینه‌ای تنها یک تصویر وجود دارد و این تصویر به وضوح نمایان است.
هرکه او را در آینه بیند
خوش حیاتی هر آینه بیند
هوش مصنوعی: هرکس که خود را در آینه ببیند، نشان‌دهنده زندگی خوش و شادابی است.
موج و آب و حباب را دریاب
نظری کن به بحر و جو در آب
هوش مصنوعی: به جریان آب و حباب‌هایش دقت کن و نگاهی به دریا و حرکت آب‌ها بیانداز.
جامی از می بساز پر از می
همچو آب و حباب از یک شی
هوش مصنوعی: گلابی بنوش که پر باشد از شراب، مانند آب و حبابی که از یک ماده ساخته می‌شوند.
در گنجینه ای به ما بگشود
گنج اسما به ما عطا فرمود
هوش مصنوعی: در یک گنجینه به ما گنجی از نام‌ها و صفات الهی را آشکار کردند و این گنج را به ما بخشیدند.
گنج و گنجینهٔ طلسم نگر
عین ذات و صفات و اسم نگر
هوش مصنوعی: به دقت به واقعیات و ویژگی‌ها و نام‌ها بنگرید، همچون گنج و ذخیره‌ای باارزش.
وحده لاشریک له می گو
همچو ما از یکی یکی می جو
هوش مصنوعی: تنها اوست که شریک ندارد، پس مانند ما باید به دنبال یکی واحد بگردی.
سرّ توحید را عیان کردیم
این معانی به تو بیان کردیم
هوش مصنوعی: ما راز یکتایی را روشن ساختیم و این مفاهیم را برای تو توضیح دادیم.
سایه و شخص می نماید دو
در حقیقت یکیست بی من و تو
هوش مصنوعی: سایه و شخص هر دو مشابه هم هستند و در واقع هر دو یک چیز را نشان می‌دهند؛ اگر از تو و من بگذریم، در اصل تفاوتی ندارند.
چون موحد اگر شوی تجرید
عین تجرید یابی از توحید
هوش مصنوعی: اگر به باور و خلوص وصل شوی، در حقیقت می‌توانی به ناب‌ترین حالت توحید دست یابی.
گر تو توحید همچو ما دانی
علم توحید را چنین خوانی
هوش مصنوعی: اگر تو آگاهی از توحید را مانند ما داشته باشی، باید علم توحید را به این شکل بنامید.
هر که را عشق علم توحید است
اول او مقام تجرید است
هوش مصنوعی: هر کسی که به عشق و علاقه به علم توحید بپردازد، در ابتدا به مرحله‌ای از خلوص و دوری از دنیا می‌رسد.
گر هزار است ور هزار هزار
یک وجود و کمال او بسیار
هوش مصنوعی: هر چند تعداد انسان‌ها و موجودات بسیار زیاد است، ولی در نهایت همه‌ی آن‌ها به یک وجود و کمال واحد بازمی‌گردند.
لی مع الله بدان به ذوق تمام
سر توحید فهم کن والاسلام
هوش مصنوعی: با تمام وجود و علاقه، ارتباط خود را با خداوند حفظ کن و حقیقت توحید را درک کن و به اسلام پایبند باش.