شمارهٔ ۲۱
هر یک از اسمای حق در علم او
صورتی دارد که باشد عین تو
نور هر عینی که می بیند بصر
وجه خاصی می نماید در نظر
جود او بخشید اسما را وجود
ورنه اسما را به خود بودی نبود
هر چه موجود است مرحوم خداست
گرچه اسمای وی و اعیان ماست
کثرت اسمای او اندر عدم
از صفاتش نقش می بندد قلم
چون صفت از ذات او دارد وجود
رحمت ذاتش غضب را داده بود
راحم و مرحوم از آن می خوانمش
اسم او ذات و صفت می دانمش
نسخهٔ اعیان اگر خوانی تمام
شرح اسما را بدانی والسلام
جملهٔ عالم تن است و عشق و جان
اسم ظاهر این و باطن اسم آن
یک مسمی دان و اسما صدهزار
یک وجود و صد هزارش اعتبار
صورتش جام است و معنی می بود
گرچه هر دو نزد ما یک شی بود
در دو میدان یک یکی و دو یکی
نیک دریابش که گفتم نیککی
بی وجود او همه عالم عدم
بر وجود او همه عالم عَلَم
عالم از بسط وجود عام اوست
هرچه می بینی ز جود عام اوست
اوئی او ذاتی و ماتی ما
عارضی باشد فنا شو زین فنا
مائی عالم نقاب عالم است
بلکه عالم خود حجاب عالم است
جاودان این حجاب ای جان من
ای خلیل الله ِ من برهان من
حال عالم با تو می گویم تمام
تا بدانی حال عالم والسلام
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر یک از اسمای حق در علم او
صورتی دارد که باشد عین تو
هوش مصنوعی: هر یک از نامهای خدا در علم او شکلی دارد که عین وجود تو است.
نور هر عینی که می بیند بصر
وجه خاصی می نماید در نظر
هوش مصنوعی: هر نوری که دیده میشود، به چشمها جلوه خاصی میدهد و در نظر هر کسی متفاوت است.
جود او بخشید اسما را وجود
ورنه اسما را به خود بودی نبود
هوش مصنوعی: بخشش و generosity او باعث شد که نامها وجود پیدا کنند، وگرنه نامها هیچگاه به وجود نمیآمدند.
هر چه موجود است مرحوم خداست
گرچه اسمای وی و اعیان ماست
هوش مصنوعی: هر چیزی که وجود دارد، در حقیقت نشان از رحمت و وجود خداوند دارد، حتی اگر به نامها و واقعیتهای مختلف شناخته شوند.
کثرت اسمای او اندر عدم
از صفاتش نقش می بندد قلم
هوش مصنوعی: تنوع نامهای او در عالم هیچ، از ویژگیهای او بر کاغذ نقش میزند.
چون صفت از ذات او دارد وجود
رحمت ذاتش غضب را داده بود
هوش مصنوعی: وجود رحمت از صفات اوست و به همین دلیل، ذات او به غضب نیز آغشته است.
راحم و مرحوم از آن می خوانمش
اسم او ذات و صفت می دانمش
هوش مصنوعی: خدا را به عنوان رحمت و مهربانی میشناسم و او را ذات و صفات کامل میدانم.
نسخهٔ اعیان اگر خوانی تمام
شرح اسما را بدانی والسلام
هوش مصنوعی: اگر به دقت به نوشتههای برجسته نگاه کنی، تمام توضیحات و معناهای نامها را خواهی فهمید. با این گفته، گفتگو تمام میشود.
جملهٔ عالم تن است و عشق و جان
اسم ظاهر این و باطن اسم آن
هوش مصنوعی: تمامی موجودات به مانند جسمی هستند که عشق و روح درون آنها وجود دارد. عشق و روح نمایانگر جنبههای باطنی و ظاهری زندگی هستند.
یک مسمی دان و اسما صدهزار
یک وجود و صد هزارش اعتبار
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که یک حقیقت یا واقعیت اصلی وجود دارد و نامها و عناوین مختلف تنها تجلیات و نمایانگرهای آن حقیقت هستند. به عبارتی، وجود اصلی تنها یک است، ولی با نامها و صفات مختلفی توصیف میشود که هر یک در واقع نمایانگر همان وجود اصلی هستند.
صورتش جام است و معنی می بود
گرچه هر دو نزد ما یک شی بود
هوش مصنوعی: چهرهاش مانند جام است و معنای آن نوشیدنی (می) میباشد، هرچند که برای ما هر دو یکی به نظر میرسد.
در دو میدان یک یکی و دو یکی
نیک دریابش که گفتم نیککی
هوش مصنوعی: در دو عرصه، یکتایی و دوتایی را خوب درک کن، که من از خوب بودن صحبت کردم.
بی وجود او همه عالم عدم
بر وجود او همه عالم عَلَم
هوش مصنوعی: بدون حضور او، کل جهان وجود ندارد و با وجود او، کل جهان قابل مشاهده و شناخته شده است.
عالم از بسط وجود عام اوست
هرچه می بینی ز جود عام اوست
هوش مصنوعی: جهان به خاطر گستره وجود و نعمتهای بیپایان اوست. هر چیزی که میبینی به خاطر بخشش و فراوانی اوست.
اوئی او ذاتی و ماتی ما
عارضی باشد فنا شو زین فنا
هوش مصنوعی: تو ذات حقیقی و اصلی هستی و آنچه که از سوی دیگران به تو نسبت داده میشود زودگذر و ناپایدار است. پس از این فانیشدگی دوری کن و به جوهر وجودیت بپرداز.
مائی عالم نقاب عالم است
بلکه عالم خود حجاب عالم است
هوش مصنوعی: وجود ما پوششی بر حقیقت عالم است و در واقع خود عالم نیز مانعی بر این حقیقت میباشد.
جاودان این حجاب ای جان من
ای خلیل الله ِ من برهان من
هوش مصنوعی: ای جان من، ای خلیل خدا، این پرده همیشگی را بردار.
حال عالم با تو می گویم تمام
تا بدانی حال عالم والسلام
هوش مصنوعی: احوال جهان را برایت بیان میکنم تا بدانی چه خبر است و در پایان، گفتگو را به آرامی خاتمه دهم.