شمارهٔ ۱۷
گر به هستی آئی اینجا نیستی
کوش تا در راه هستی نیستی
نیستی و دم ز هستی می زنی
از منی بگذر اگر یار منی
ملک توحید از دوئی بر هم مزن
از دوئی در حضرت او دم مزن
اعتباری باشد این ما و توئی
اعتباری خود ندارد این دوئی
اسم اعظم در همه عالم یکی است
وحدت اسم و مسمی بی شکی است
هرچه بینی صورت اسمای اوست
هر که یابی غرقهٔ دریای اوست
جام و می گرچه دو باشد در نظر
در حقیقت یک بود نیکو نگر
دو نماید گرچه یک باشد نه دو
یک بود دو گر نباشد ما و تو
گر یکی را صد شماری صد یکیست
صد مراتب باشد و آن یک خود یکی است
گرنه ای احول یکی را دو مبین
ور یکی می بیند آن ، تو دو مبین
رو فنا شو از صفات و ذات خود
تا ز تو با تو نماند نیک و بد
چون شدی فانی فنا شو از فنا
تا خدا ماند خدا ماند خدا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر به هستی آئی اینجا نیستی
کوش تا در راه هستی نیستی
هوش مصنوعی: اگر به وجود و هستی میرسی، پس در اینجا محو و ناپدید هستی. تلاش کن تا در مسیر وجود، از این ناپدید شدن نجات یابی.
نیستی و دم ز هستی می زنی
از منی بگذر اگر یار منی
هوش مصنوعی: تو در حقیقت وجود نداری و درباره هستی صحبت میکنی، اگر واقعاً دوست من هستی، از من دور شو.
ملک توحید از دوئی بر هم مزن
از دوئی در حضرت او دم مزن
هوش مصنوعی: هرگز در عالم دوگانگی و تفاوت دچار نشو و در رازهای یکتایی او سخن مگوی.
اعتباری باشد این ما و توئی
اعتباری خود ندارد این دوئی
هوش مصنوعی: این ما و تو که وجود دارند، اعتباری هستند و واقعیتی ندارند. خود این دوگانگی هم در حقیقت ارزشی ندارد و تنها یک توهم است.
اسم اعظم در همه عالم یکی است
وحدت اسم و مسمی بی شکی است
هوش مصنوعی: در تمام جهان، نام بزرگ و مهمی وجود دارد که تنها یکی است و تردیدی در وجود رابطهی یگانگی بین نام و معنای آن نیست.
هرچه بینی صورت اسمای اوست
هر که یابی غرقهٔ دریای اوست
هوش مصنوعی: هر چیزی که مشاهده میکنی، نشان از نامهای اوست و هر کس را که میبینی، در حقیقت در عمق وجود او غرق شده است.
جام و می گرچه دو باشد در نظر
در حقیقت یک بود نیکو نگر
هوش مصنوعی: جام و شراب اگرچه از نظر دو چیز به حساب میآیند، اما در حقیقت و ذات خود یکی هستند. با دقت به این موضوع نگاه کن.
دو نماید گرچه یک باشد نه دو
یک بود دو گر نباشد ما و تو
هوش مصنوعی: اگرچه به نظر میرسد دو نفر هستیم، اما در واقع یکی هستیم. اگر ما و تو وجود نداشته باشیم، دو هیچگونه معنایی ندارند.
گر یکی را صد شماری صد یکیست
صد مراتب باشد و آن یک خود یکی است
هوش مصنوعی: اگر کسی را به تعداد زیاد بشماری، در واقع همه آنها به یک حقیقت برمیگردند. این نشاندهنده این است که در باطن، هر یک از آنها به یک اصل واحد تعلق دارند و از نظر مرتبهها، تنوع وجود دارد ولی در نهایت، آن یک حقیقت، یکی است.
گرنه ای احول یکی را دو مبین
ور یکی می بیند آن ، تو دو مبین
هوش مصنوعی: اگر تو نمیتوانی دو چیز را یکی ببینی، پس دیگران نیز نباید قادر به دیدن آن باشند. اگر یکی از آنها را مشاهده میکنی، این به این معنا نیست که دو چیز هستند، بلکه تو باید فقط یکی را ببینی.
رو فنا شو از صفات و ذات خود
تا ز تو با تو نماند نیک و بد
هوش مصنوعی: از ویژگیها و وجود خود رها شو تا هیچ چیزی جز تو باقی نماند که خوب یا بد باشد.
چون شدی فانی فنا شو از فنا
تا خدا ماند خدا ماند خدا
هوش مصنوعی: زمانی که به زوال رسیدی، از زوال خود بگذر تا به حقیقت و خدا دست یابی، زیرا فقط خداوند ماندگار است.