گنجور

قطعهٔ شمارهٔ ۸۳

ساقی اگر باده از آن خم دهد
خرقهٔ صوفی ببرد می‌ فروش
مطرب اگر پرده ازین ره زند
باز نیایند حریفان به هوش

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی اگر باده از آن خم دهد
خرقهٔ صوفی ببرد می‌ فروش
هوش مصنوعی: ای ساقی، اگر از آن ظرف باده‌ای بریزی، جام‌نوشی از دست، لباس زاهد را می‌گیرد و می‌کشد.
مطرب اگر پرده ازین ره زند
باز نیایند حریفان به هوش
هوش مصنوعی: اگر نوازنده از این راه به نواختن ادامه دهد، دوستان و همراهان دیگر به هوش نخواهند آمد.

حاشیه ها

1397/02/09 20:05
saeed

این ابیات از سعدی هست

1397/02/09 20:05
saeed

گر یکی از عشق برآرد خروش
بر سر آتش نه غریب است جوش
پیرهنی گر بدرد ز اشتیاق
دامن عفوش به گنه بربپوش
بوی گل آورد نسیم صبا
بلبل بیدل ننشیند خموش
مطرب اگر پرده از این ره زند
بازنیایند حریفان به هوش
ساقی اگر باده از این خم دهد
خرقه صوفی ببرد می فروش
زهر بیاور که ز اجزای من
بانگ برآید به ارادت که نوش
از تو نپرسند درازای شب
آن کس داند که نخفته‌ست دوش
حیف بود مردن بی عاشقی
تا نفسی داری و نفسی بکوش
سر که نه در راه عزیزان رود
بار گران است کشیدن به دوش
سعدی اگر خاک شود همچنان
ناله زاریدنش آید به گوش
هر که دلی دارد از انفاس او
می‌شنود تا به قیامت خروش