گنجور

قطعهٔ شمارهٔ ۱۵

کفر سر زلف بت به دست آر
کایمان محققانه این است
گفتم که ز باده توبه کردم
مشنو که مرا نشانه این است
مائیم مدام در خرابات
فردوس منست خانه این است
زد ناوک عشق بر دل من
گفتا که مرا بهانه این است
هر دم نقشی خیال بندم
آری چه کنم زمانه این است
مطرب بنواز ساز عشاق
بزمیست خوش و ترانه اینست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کفر سر زلف بت به دست آر
کایمان محققانه این است
هوش مصنوعی: موهای زیبای معشوق را به گردن کافر آویزان کن، زیرا این حقیقتی مسلم و واضح است.
گفتم که ز باده توبه کردم
مشنو که مرا نشانه این است
هوش مصنوعی: به کسی گفتم که از نوشیدن شراب دست کشیده‌ام، اما به او بگو نکنید که نشانه‌ای از این موضوع در من وجود دارد.
مائیم مدام در خرابات
فردوس منست خانه این است
هوش مصنوعی: ما همواره در خرابه‌ها و ویرانه‌ها حضور داریم؛ اینجا خانه‌ی ماست و بهشت ما است.
زد ناوک عشق بر دل من
گفتا که مرا بهانه این است
هوش مصنوعی: عشق با تیرش دل من را هدف قرار داد و گفت که دلیل حضور من همین است.
هر دم نقشی خیال بندم
آری چه کنم زمانه این است
هوش مصنوعی: هر لحظه یک تصویر در ذهنم می‌سازم، اما چه کنم که این دنیای ما این‌گونه است.
مطرب بنواز ساز عشاق
بزمیست خوش و ترانه اینست
هوش مصنوعی: خواننده، شروع کن به نواختن چون این جشن عشاق است و آهنگش بسیار دل‌انگیز و خوشایند است.