قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۰
تا اعتباری کردهام این سایه و آن آفتاب
از اعتبار خویشتن بودم یکی و دو شدم
چون در حقیقت ذات من هرگز نمیگردد ز جا
چون نامدم از هیچ جا آخر نگویی چو شدم
ما را اگر داری نظر در موج و در دریا نگر
چون او من است و من ویم هرگز نگویم او شدم
در شش جهت گشتم بسی در آرزوی روی او
تا یک جهت گردیده ام آسوده از شش سو شدم
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا اعتباری کردهام این سایه و آن آفتاب
از اعتبار خویشتن بودم یکی و دو شدم
هوش مصنوعی: تا زمانی که اعتبار و ارزشی کسب کردهام، این سایه و آفتاب هم از اعتبار خود من بوده است. من به دو بخش تقسیم شدهام، یکی خودم و دیگری این سایه و آفتاب.
چون در حقیقت ذات من هرگز نمیگردد ز جا
چون نامدم از هیچ جا آخر نگویی چو شدم
هوش مصنوعی: من هرگز از حقیقت وجود خود جدا نمیشوم. چون من از هیچ جایی نیامدهام، پس نمیتوانی بگویی که چه زمانی به وجود آمدهام.
ما را اگر داری نظر در موج و در دریا نگر
چون او من است و من ویم هرگز نگویم او شدم
هوش مصنوعی: اگر به ما نگاهی داشته باشی، همچنان که به موج و دریا نگاه میکنی، من و او یکی هستیم و هیچگاه نمیگویم که او شدم.
در شش جهت گشتم بسی در آرزوی روی او
تا یک جهت گردیده ام آسوده از شش سو شدم
هوش مصنوعی: در همه جهات به دنبالش گشتم و برای دیدن او بیتابی کردم، اما حالا که در یک سو قرار گرفتم، از همه سمتها آرامش یافتهام.