گنجور

غزل شمارهٔ ۹۶

در عین ما نظر کن جام پر آب دریاب
جام شراب بستان آب و حباب دریاب
هر ذره ای که بینی جام جهان نمائیست
در طلعت چو ماهش تو آفتاب دریاب
او بی حجاب با تو ، تو در حجاب از وی
خوش خوش حجاب بردار آن بی حجاب دریاب
چون بلبلان سرمست بگذر سوی گلستان
چون عارفان کامل از گل گلاب دریاب
با ما درآ به دریا ما را به عین ما جو
موج و حباب و قطره می بین و آب دریاب
در گوشهٔ خرابات رندی است لاابالی
با عاشقان نشسته مست و خراب دریاب
نور جمال سید بیدار اگر ندیدی
نقش خیال رویش باری به خواب دریاب

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در عین ما نظر کن جام پر آب دریاب
جام شراب بستان آب و حباب دریاب
هوش مصنوعی: به خودت نگاه کن و زیبایی‌های زندگی را درک کن. از لحظات شادی و لذت ببین و از خوشی‌ها بهره‌مند شو. بگذار کل زندگی‌ات پر از زیبایی و شادابی باشد.
هر ذره ای که بینی جام جهان نمائیست
در طلعت چو ماهش تو آفتاب دریاب
هوش مصنوعی: هر ذره‌ای که می‌بینی، نماینده‌ای از کل عالم است؛ همچون ماه، چهره‌اش را ببین و آفتاب را در وجودش درک کن.
او بی حجاب با تو ، تو در حجاب از وی
خوش خوش حجاب بردار آن بی حجاب دریاب
هوش مصنوعی: او بدون پوشش و محدودیت در کنار توست، ولی تو هنوز از او پنهان شده‌ای. حجاب خود را کنار بگذار و او را که بدون حجاب است، به خوبی درک کن و با او ارتباط برقرار کن.
چون بلبلان سرمست بگذر سوی گلستان
چون عارفان کامل از گل گلاب دریاب
هوش مصنوعی: مانند بلبلان شاد و سرمست به سوی گلستان برو و همچون عارفان واقعی از گل، عطر گلاب را بگیر.
با ما درآ به دریا ما را به عین ما جو
موج و حباب و قطره می بین و آب دریاب
هوش مصنوعی: بیایید به دریا بپیوندیم و ما را در حالی که بر روی آب هستیم تماشا کن. امواج، حباب‌ها و قطرات آب را ببین و به عمق این دریا فکر کن.
در گوشهٔ خرابات رندی است لاابالی
با عاشقان نشسته مست و خراب دریاب
هوش مصنوعی: در گوشه‌ای از محلی که در آن به خوش‌گذرانی و بی‌خیالی پرداخته می‌شود، فردی سرمست و بی‌اعتنا به مقدمات زندگی با عاشقان نشسته است. او را دریاب و به حالش توجه کن.
نور جمال سید بیدار اگر ندیدی
نقش خیال رویش باری به خواب دریاب
هوش مصنوعی: اگر نور زیبایی سید را در بیداری ندیدی، حداقل در خواب، تصویر صورتش را دریاب.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۹۶ به خوانش سید جابر موسوی صالحی