گنجور

غزل شمارهٔ ۹

از ازل تا ابد خواند مرا
یار من محروم کی ماند مرا
من به غیر او نکردم التفات
حضرت او نیک می داند مرا
عاقبت تاج سر شاهان شوم
گر به خاک راه بنشاند مرا
یک مس بی او نخواهم زد دگر
تا دمی از خویش بستاند مرا
رو بدان درگاه دارم روز و شب
از در خود یار کی راند مرا
تا ز من یابند مردم بهره ها
چون درخت میوه افشاند مرا
نعمت الله را نداند هیچ کس
در همه عالم خدا داند مرا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از ازل تا ابد خواند مرا
یار من محروم کی ماند مرا
هوش مصنوعی: از آغاز تا همیشه، معشوقم صدایم کرده است، اما من همیشه از او محروم مانده‌ام.
من به غیر او نکردم التفات
حضرت او نیک می داند مرا
هوش مصنوعی: من به هیچ‌کس جز او توجه نکردم، و او به خوبی می‌داند که چه کسی هستم.
عاقبت تاج سر شاهان شوم
گر به خاک راه بنشاند مرا
هوش مصنوعی: در نهایت، ممکن است به مقام بالایی دست پیدا کنم، حتی اگر این مسیر من را به خاک و زمین بکشاند.
یک مس بی او نخواهم زد دگر
تا دمی از خویش بستاند مرا
هوش مصنوعی: من دیگر نمی‌خواهم مسگر (معنی: فلزکاری) کنم، تا زمانی که از خودم دور شود و در خودم غرق شوم.
رو بدان درگاه دارم روز و شب
از در خود یار کی راند مرا
هوش مصنوعی: من در هر لحظه و در هر شبانه‌روز به خاطر یاری که دارم، در این درگاه حضور دارم و می‌پرسیدم که چه کسی می‌تواند مرا از اینجا دور کند.
تا ز من یابند مردم بهره ها
چون درخت میوه افشاند مرا
هوش مصنوعی: مردم مانند درختانی هستند که میوه‌های خوشمزه‌ای از من می‌گیرند و از وجود من بهره‌مند می‌شوند.
نعمت الله را نداند هیچ کس
در همه عالم خدا داند مرا
هوش مصنوعی: هیچ‌کس در دنیا نمی‌تواند به درستی نعمت‌های خداوند را بشناسد، تنها خداوند است که به حال من واقف است و از نعمت‌هایش آگاه است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۹ به خوانش سید جابر موسوی صالحی

حاشیه ها

1398/10/29 11:12
سپر انداخته

دبیت چهارم واژ مس اشتباه است.واژه صحیح نفس است
((یک نفس بی او نخواهم زد دگر
تا دمی از خویش بستاند مرا))

1398/10/29 11:12
سپر انداخته

در مصرع اول واژ ((او)) جا افتاده وزن بهم ریخته است
صحیحش می شود
((از ازل او تا ابد خواند مرا))