گنجور

غزل شمارهٔ ۸۸۳

صبحدم شد آفتابی آشکار
عالمی در رقص آمد ذره وار
غیر او نقش خیالی بیش نیست
عقل گو نقش خیالی می نگار
گر کناری گیری از خود در میان
یار خود بینی گرفته در کنار
عشق بازی کار بیکاران بود
عاقلش با کار بی کاران چه کار
آب رو می نوش از جام حباب
آن یکی در هر یکی خوش می شمار
صدهزار آئینه پیش خود بنه
معنیش یک بین به صورت صد هزار
نعمت الله ما و سید آفتاب
شمس با ماه است و ماهش پرده دار

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبحدم شد آفتابی آشکار
عالمی در رقص آمد ذره وار
هوش مصنوعی: صبح که شد، خورشید به وضوح طلوع کرد و جهانی در حال رقص و شادی به نظر می‌رسید، مانند ذرات ریز که به همراه هم به حرکت درآمده‌اند.
غیر او نقش خیالی بیش نیست
عقل گو نقش خیالی می نگار
هوش مصنوعی: تنها اوست که واقعیت دارد و باقی چیزها فقط تصاویری خیالی هستند. بنابراین، ای عقل، تنها به ترسیم این تصاویر خیالی بپرداز.
گر کناری گیری از خود در میان
یار خود بینی گرفته در کنار
هوش مصنوعی: اگر از خود فاصله بگیری و کمی دورتر شوی، در کنار دوستانت می‌توانی خودت را بهتر ببینی.
عشق بازی کار بیکاران بود
عاقلش با کار بی کاران چه کار
هوش مصنوعی: عشق و محبت کار افرادی است که بیکار هستند، در حالی که انسان‌های عاقل باید مشغول به کارهای معقول و مفید باشند، بنابراین نمی‌توانند با بیکاران در عشق و بازی‌های عاشقانه وقت بگذرانند.
آب رو می نوش از جام حباب
آن یکی در هر یکی خوش می شمار
هوش مصنوعی: از جام حباب آب را بنوش و از آن لذت ببر؛ چرا که هر لحظه شیرینی و خوشی خاص خود را دارد.
صدهزار آئینه پیش خود بنه
معنیش یک بین به صورت صد هزار
هوش مصنوعی: یکصد هزار آینه را مقابل خود بگذار، اما معنایش را فقط در یک چشم، به صورت یک صد هزار ببین.
نعمت الله ما و سید آفتاب
شمس با ماه است و ماهش پرده دار
هوش مصنوعی: نعمت خداوند بر ما است و سید ما همان آفتاب است که با ماه همراهی دارد و ماه به عنوان نگهبان و محافظت‌کننده عمل می‌کند.