گنجور

غزل شمارهٔ ۸۷۵

گر تو مرد موحدی ای یار
چه کنی دوستی تو با اغیار
جام توحید نوش شادی ما
تا که گردی ز عمر برخوردار
تو به کثرت چنین گرفتاری
دم ز توحید می زنی هشدار
جام گیتی نما به دست آور
نظری کن به مجمع انواز
همه عالم خزانهٔ عشق است
خازنش بین و مخزن اسرار
دُردی درد نوش رندانه
دل بیمار می کنش تیمار
نعمت الله مدام سرمست است
درخرابات همدم خمار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر تو مرد موحدی ای یار
چه کنی دوستی تو با اغیار
هوش مصنوعی: اگر تو مردی با ایمان و یکتاپرست هستی، پس دوستی تو با کسانی که ایمان ندارند چه معنایی دارد؟
جام توحید نوش شادی ما
تا که گردی ز عمر برخوردار
هوش مصنوعی: باده ی یگانگی را بنوش و شادمان باش، تا زمانی که از زندگی بهره‌مند هستی.
تو به کثرت چنین گرفتاری
دم ز توحید می زنی هشدار
هوش مصنوعی: تو در دنیای پرهیاهو و مشکلات زیادی قرار داری، اما با وجود این شرایط، هنوز از یک‌تایی خدا سخن می‌گویی. این موضوع باید برایت زنگ خطری باشد.
جام گیتی نما به دست آور
نظری کن به مجمع انواز
هوش مصنوعی: زیبایی‌های جهان را به چشم ببین و به جمع صفا و هنر نظر بیفکن.
همه عالم خزانهٔ عشق است
خازنش بین و مخزن اسرار
هوش مصنوعی: تمام جهان پر از عشق است و کسی که آن را درک می‌کند، با اسرار این عشق آشنا می‌شود.
دُردی درد نوش رندانه
دل بیمار می کنش تیمار
هوش مصنوعی: محبوب درد و عشق را به شکلی لذت‌بخش و رندانه به دل بیمار می‌چشاند و او را درمان می‌کند.
نعمت الله مدام سرمست است
درخرابات همدم خمار
هوش مصنوعی: نعمت الله همیشه در حال شادی و مستی است، حتی در مکان‌های نابسامان و بی‌نظم نیز همراه با کسی که حال نابی دارد.