غزل شمارهٔ ۸۷۴
گر خدا را دوست داری مصطفی رادوست دار
ور محب مصطفائی مرتضی را دوست دار
از سر صدق و صفا گر خرقه ای پوشیده ای
نسبت خرقه بدان ، آل عبا را دوست دار
دردمندانه بیا و دُرد درش نوش کن
خوش بود دردی اگر داری دوا را دوست دار
بی فنا دار بقای دوست نتوان یافتن
گر بقای جاودان خواهی فنا را دوست دار
چون شهید کربلا در کربلا آسوده است
همچو یاران موالی کربلا را دوست دار
دوستدار یار خود یاران ما دارند دوست
ما محب دوستدارانیم و ما را دوست دار
نعمت الله رند و سرمست است و با ساقی حریف
این چنین یار خوشی بهر خدا را دوست دار
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر خدا را دوست داری مصطفی رادوست دار
ور محب مصطفائی مرتضی را دوست دار
هوش مصنوعی: اگر خدا را دوست داری، باید مصطفی (پیامبر اسلام) را دوست داشته باشی و اگر به محبت مصطفی معتقدی، باید مرتضی (علی، امام اول شیعیان) را نیز دوست بداری.
از سر صدق و صفا گر خرقه ای پوشیده ای
نسبت خرقه بدان ، آل عبا را دوست دار
هوش مصنوعی: اگر با صداقت و خلوص نیت لباس خاصی به تن کردهای، نسبت به آن لباس، عشق و احترام را به اهل بیت پیامبر (ع) نشان بده.
دردمندانه بیا و دُرد درش نوش کن
خوش بود دردی اگر داری دوا را دوست دار
هوش مصنوعی: با ناراحتی همراه شو و از شراب لذت ببر. اگر دردی داری، خوش است که آن را احساس کنی و دوا را دوست داشته باشی.
بی فنا دار بقای دوست نتوان یافتن
گر بقای جاودان خواهی فنا را دوست دار
هوش مصنوعی: دوستی که هیچگاه پایان نمیپذیرد، نمیتوان یافت، اما اگر به دنبال جاودانگی هستی، باید به فناناپذیری عشق ورزید.
چون شهید کربلا در کربلا آسوده است
همچو یاران موالی کربلا را دوست دار
هوش مصنوعی: به این مفهوم است که همانطور که شهیدان کربلا در سرزمین خود آرام و آسودهاند، باید به دوستان و یاران آن شهیدان عشق و محبت ورزید.
دوستدار یار خود یاران ما دارند دوست
ما محب دوستدارانیم و ما را دوست دار
هوش مصنوعی: ما به دوستان خود عشق میورزیم و کسانی که دوستدار ما هستند نیز با محبت به ما توجه دارند. بنابراین، ما نیز محب کسانی هستیم که به دوستان ما علاقهمندند.
نعمت الله رند و سرمست است و با ساقی حریف
این چنین یار خوشی بهر خدا را دوست دار
هوش مصنوعی: نعمت الله انسانی آزاد و شاداب است که با میگسار، دوست و همراه خود، به شادی و سرور میپردازد و به خاطر خداوند، دوستان خوب را دوست میدارد.
حاشیه ها
1396/12/09 14:03
مهرداد
با سلام.
در این مصرع:
"دردمندانه بیا و دُرد درش نوش کن"
به نظرم به این صورت هست:
"دردمندانه بیا و دُرد دَردش نوش کن"
لطفا بازبینی کنید. با سپاس