گنجور

غزل شمارهٔ ۸۷

ذوق ما داری درآ در بحر ما ، ما را طلب
آبرو جوئی مرو هر سو بیا ما را طلب
موج دریائیم و ما را دل به دریا می کشد
حال این دریای ما گر بایدت از ما طلب
ای محقق بی حقیقت هیچ شیئی هست نیست
عارفانه این حقیقت در همه اشیا طلب
هر که آید در نظر ای نور چشم عاشقان
دست او را بوسه ده گم کردهٔ خود را طلب
نقد گنج کنت کنزا را بجو در کنج دل
گوهر دُر یتیم مخزن دلها طلب
قاب قوسین از خط محور پدید آمد تو نیز
خط برانداز از میان معنی او ادنی طلب
آفتاب حسن او و چشم مردم رو نمود
روشنست این نور او در دیدهٔ بینا طلب
دنیی و عقبی و جسم و جان این و آن گذار
گر تو چون ما طالبی مطلوب بی همتا طلب
اسم اعظم را بخوان و یک مسمی را بدان
نعمت الله را بجو مجموعهٔ اشیا طلب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ذوق ما داری درآ در بحر ما ، ما را طلب
آبرو جوئی مرو هر سو بیا ما را طلب
هوش مصنوعی: به ما بپیوند و از لذت‌های ما بهره‌مند شو، نیازی نیست برای حفظ آبرو به دنبال ما بگردی، هر جا که هستی، به سمت ما بیایی.
موج دریائیم و ما را دل به دریا می کشد
حال این دریای ما گر بایدت از ما طلب
هوش مصنوعی: ما مانند موج‌های دریا هستیم و همیشه آرزو داریم به دریا برویم، حال اگر این دریا از ما چیزی بخواهد، چه باید بکنیم؟
ای محقق بی حقیقت هیچ شیئی هست نیست
عارفانه این حقیقت در همه اشیا طلب
هوش مصنوعی: ای پژوهشگر، اگر چه به نظر می‌رسد که در جهان هیچ‌چیز حقیقتی ندارد، اما این معرفت واقعی در تمام اشیا جستجو می‌شود.
هر که آید در نظر ای نور چشم عاشقان
دست او را بوسه ده گم کردهٔ خود را طلب
هوش مصنوعی: هر کس که در نظر تو ظاهر می‌شود، ای روشنی دل عاشقان، دست او را ببوس و به دنبال گمشده‌ات برو.
نقد گنج کنت کنزا را بجو در کنج دل
گوهر دُر یتیم مخزن دلها طلب
هوش مصنوعی: در دل خود دنبال جواهرات گرانبها بگرد، زیرا در دل‌ها گنج‌های ارزشمندی وجود دارد که می‌توانی آن‌ها را پیدا کنی.
قاب قوسین از خط محور پدید آمد تو نیز
خط برانداز از میان معنی او ادنی طلب
هوش مصنوعی: دو قوس از خط محور ایجاد شده است، پس تو نیز باید از میان عمق معنا خط را کنار بزاری و به سمت چیزی نزدیک‌تر بروی که کمتر از اوست.
آفتاب حسن او و چشم مردم رو نمود
روشنست این نور او در دیدهٔ بینا طلب
هوش مصنوعی: زیبایی او همانند خورشید تابان است و نگاه مردم را به خود جلب می‌کند. این روشنی که او به ارمغان می‌آورد، در چشم کسانی که بینا هستند، به وضوح دیده می‌شود.
دنیی و عقبی و جسم و جان این و آن گذار
گر تو چون ما طالبی مطلوب بی همتا طلب
هوش مصنوعی: دنیا و آخرت و جسم و جان، همه این‌ها فانی‌اند. اگر تو مانند ما مشتاقی، خواسته‌ات را از چیزی بی‌نظیر بخواه.
اسم اعظم را بخوان و یک مسمی را بدان
نعمت الله را بجو مجموعهٔ اشیا طلب
هوش مصنوعی: اسم بزرگ و معتبر خداوند را به یاد داشته باش و با آگاهی از حقیقتی که در آن نهفته است، نعمت‌های الهی را جستجو کن و در پی کلیت اشیاء باش.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۷ به خوانش سید جابر موسوی صالحی