گنجور

غزل شمارهٔ ۸۶۷

بیا و یک دمی با ما برآور
زمانی با من شیدا بر آور
چو لیلی جانب مجنون به دست آر
مراد خاطر ما را برآور
بر آور کام جان خستهٔ ما
کرم کن کام جان ما بر آور
ز روی لطف روی خویش بنما
فغان از پیر و از برنا برآور
به بحر دل چو غواصان فرو رو
چو ما گوهر از این دریا برآور
اگر خواهی حیات جاودانی
دمی با جام می جانا برآور
به شادی نعمت الله جام می نوش
دمار از زاهد رعنا برآور

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا و یک دمی با ما برآور
زمانی با من شیدا بر آور
هوش مصنوعی: بیا و لحظه‌ای را با ما بگذران، زمانی که بتوانیم با هم شادی کنیم.
چو لیلی جانب مجنون به دست آر
مراد خاطر ما را برآور
هوش مصنوعی: اگر بتوانی لیلی را به مجنون نزدیک کنی، آرزوی ما را برآورده کرده‌ای.
بر آور کام جان خستهٔ ما
کرم کن کام جان ما بر آور
هوش مصنوعی: ای مهربان، به آرزوهای ما که دل‌مان را خسته کرده، رسیدگی کن و آن‌چه را که می‌خواهیم، به ما عطا کن.
ز روی لطف روی خویش بنما
فغان از پیر و از برنا برآور
هوش مصنوعی: از روی محبت خود، چهره‌ات را نشان بده و فریاد و ناله‌ای از جوانان و پیران برانگیز.
به بحر دل چو غواصان فرو رو
چو ما گوهر از این دریا برآور
هوش مصنوعی: دل خود را همچون غواصان به عمق دریای احساسات ببر و از آن جا کهنه‌های زندگی را کنار بزن و درخشش‌های ناب و ارزشمند را کشف کن.
اگر خواهی حیات جاودانی
دمی با جام می جانا برآور
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی زندگی ابدی داشته باشی، یک لحظه با لیوان شراب دوستت نوش جان کن.
به شادی نعمت الله جام می نوش
دمار از زاهد رعنا برآور
هوش مصنوعی: به خوشحالی و با نعمت‌های الهی، جامی پر کن و بنوش تا زهد و روزه‌داری خشک و بی‌روح را از دل‌های ظاهربین و خسته بیرون بکشی.