گنجور

غزل شمارهٔ ۸۳

در دل ما نقد گنج ما طلب
گوهر ار جوئی از این دریا طلب
یک زمان در بحر ما با ما نشین
عین ما را هم به عین ما طلب
عشق را جائی معین هست نیست
جای آن بی جای ما هر جا طلب
نور او در جمله اشیا می نگر
یک مسمی از همه اسما طلب
دنیی و عقبی به این و آن گذار
نصرت یکتای بی همتا طلب
طالب و مطلوب را با هم ببین
این نظر از دیدهٔ بینا طلب
نعمت الله را اگر جوئی بیا
ما به دست آور ز ما ، ما را طلب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در دل ما نقد گنج ما طلب
گوهر ار جوئی از این دریا طلب
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی گوهر واقعی را پیدا کنی، باید در دل ما که گنجینه‌ای از ارزش‌هاست، جستجو کنی. برای یافتن آن، به این دریای درون ما نگاهی بینداز.
یک زمان در بحر ما با ما نشین
عین ما را هم به عین ما طلب
هوش مصنوعی: مدتی در کنار ما بمان و مانند ما باش، سپس خود را همانند ما بشناس و درباره‌مان شناخت پیدا کن.
عشق را جائی معین هست نیست
جای آن بی جای ما هر جا طلب
هوش مصنوعی: عشق جایی مشخص و معین دارد، اما جای آن در دل‌های ما نیست. هر کجا که دلت بخواهد می‌توانی آن را جستجو کنی.
نور او در جمله اشیا می نگر
یک مسمی از همه اسما طلب
هوش مصنوعی: نور او در تمامی اشیاء می‌درخشد و در جستجوی یک معناست که از همه اسم‌ها فراتر رفته است.
دنیی و عقبی به این و آن گذار
نصرت یکتای بی همتا طلب
هوش مصنوعی: دنیا و آخرت را با امید و توکل به یکتای بی‌نظیر جستجو کن.
طالب و مطلوب را با هم ببین
این نظر از دیدهٔ بینا طلب
هوش مصنوعی: اگر با دقت نگاه کنی، می‌توانی ببینی که خواسته و خواستار در واقع یکدیگر را تکمیل می‌کنند. این دید نیازمند نگاه روشن و بینایی عمیق است.
نعمت الله را اگر جوئی بیا
ما به دست آور ز ما ، ما را طلب
هوش مصنوعی: اگر به دنبال نعمت‌های الهی هستی، به ما مراجعه کن. ما این نعمت‌ها را در اختیار داریم و تو باید از ما بخواهی.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۳ به خوانش سید جابر موسوی صالحی