غزل شمارهٔ ۷۶
ظهور سلطنت عشق اوست در دو سرا
درین سرا قدمی نه در آن سرا به سرآ
چو اوست در دو سرا غیر او نمی بینم
منم که از دل و جان عاشقم به هر دو سرا
جمال اوست که در آینه نموده روی
نظر به دیدهٔ ما کن ببین به هر دو سرا
مدام همدم جام شراب خوش می باش
بیا و همدم ما شو دمی به ذوق و بیا
دلم به گوشهٔ میخانه می کشد دیگر
چنانکه خاطر زاهد به جنت المأوا
به سوی ما نظری کن به چشم ما بنگر
که عین ماست که او آبرو دهد بر ما
به نور دیدهٔ سید کسی که او را دید
به هر چه می نگرد نور او بود پیدا
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ظهور سلطنت عشق اوست در دو سرا
درین سرا قدمی نه در آن سرا به سرآ
هوش مصنوعی: عشق او در این دنیا و آن دنیا به صورت سلطنتی نمایان است. در این دنیا باید قدمی برداشت، اما در آن دنیا باید به کمال و نهایت برسیم.
چو اوست در دو سرا غیر او نمی بینم
منم که از دل و جان عاشقم به هر دو سرا
هوش مصنوعی: زمانی که او در هر دو جهان وجود دارد، من هیچ کس دیگری را نمیتوانم ببینم. من عاشق او هستم و این عشق از عمق دل و جانم نشأت میگیرد.
جمال اوست که در آینه نموده روی
نظر به دیدهٔ ما کن ببین به هر دو سرا
هوش مصنوعی: زیبایی او در آینه نمایان است؛ به چهرهاش نگاهی بینداز و ببین که در هر دو جهان چگونه است.
مدام همدم جام شراب خوش می باش
بیا و همدم ما شو دمی به ذوق و بیا
هوش مصنوعی: پیوسته با شراب خوش باش و همدم ما شو، بیا و لحظاتی سرشار از شادی را با ما بگذران.
دلم به گوشهٔ میخانه می کشد دیگر
چنانکه خاطر زاهد به جنت المأوا
هوش مصنوعی: دل من به سوی میخانه جذبه پیدا کرده است، درست مانند حال زاهد که به فکر بهشت و باغهایش است.
به سوی ما نظری کن به چشم ما بنگر
که عین ماست که او آبرو دهد بر ما
هوش مصنوعی: به ما توجه کن و به چشم ما نگاه کن، چون چشمان ما خود نشاندهندهی ما هستند و او با نگاهی به ما آبرو و اعتبار میبخشد.
به نور دیدهٔ سید کسی که او را دید
به هر چه می نگرد نور او بود پیدا
هوش مصنوعی: چشم روشنی سید به قدری درخشان است که هر کسی او را ببیند، نور وجود او در هر چیزی که نگاه کند، نمایان میشود.