گنجور

غزل شمارهٔ ۷۵

به سر خواجه کلان که مرا
نبُود میل با کلاه شما
دنیی و آخرت نمی طلبم
این و آن از کجا و ما ز کجا
حال امروز را غنیمت دان
دی گذشت و نیامده فردا
گوش کن گفته های مستانه
چه کنی قول بو علی سینا
در خرابات مست می گردم
گر حریف منی بیا اینجا
سر زلف نگار در دستم
با خیالش همی برم سودا
نعمت الله چو آینهٔ روشن
می نماید به ما خدا به خدا

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به سر خواجه کلان که مرا
نبُود میل با کلاه شما
هوش مصنوعی: سر خواجه کلان را برسی می‌کند، اما من دلیلی برای علاقه به کلاه شما ندارم.
دنیی و آخرت نمی طلبم
این و آن از کجا و ما ز کجا
هوش مصنوعی: من نه به دنبال دنیا هستم و نه آخرت؛ نمی‌دانم دیگران چگونه زندگی می‌کنند و ما از کجا آمده‌ایم.
حال امروز را غنیمت دان
دی گذشت و نیامده فردا
هوش مصنوعی: امروز را مغتنم شمار، زیرا روز گذشته رفته و فردا هنوز نیامده است.
گوش کن گفته های مستانه
چه کنی قول بو علی سینا
هوش مصنوعی: به سخنان سرشار از شور و هیجان توجه کن، که چه کاری می‌توانی درباره نظرهای ابوعلی سینا انجام دهی.
در خرابات مست می گردم
گر حریف منی بیا اینجا
هوش مصنوعی: در مکان های سرشار از خوشی و شور، در حال لذت بردن هستم. اگر تو هم همسفر من هستی، بیایید اینجا با هم باشیم.
سر زلف نگار در دستم
با خیالش همی برم سودا
هوش مصنوعی: به یاد زیبایی‌های محبوبم مشغولم و در فکر او می‌باشم.
نعمت الله چو آینهٔ روشن
می نماید به ما خدا به خدا
هوش مصنوعی: نعمت‌های خدا مانند آینه‌ای شفاف هستند که حقیقت را به ما نشان می‌دهند. وجود خداوند در تمام این نعمت‌ها قابل مشاهده است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۵ به خوانش سید جابر موسوی صالحی

حاشیه ها

1391/07/14 00:10
امین کیخا

خدا یا خداوند در لری حاون نامیده می شود که شکل قبلی خداوند به فارسی است و معنی ان صاحب است و مالک