غزل شمارهٔ ۶۸۶
در همه آینه جمال نمود
از همه رو دری به ما بگشود
غیر را سوخت آتش غیرت
خوش بود آتشی چنین بی دود
دع نفسک به ذوق دریابش
تا بیابی ز وصل او مقصود
دُرد دردش دوای درد دل است
نوش می کن که این بود بهبود
این عنایت نگر که آن حضرت
در حق بندگان خود فرمود
می خمخانهٔ حدوث و قدم
ساقی مست ما به ما پیمود
خود نماید جمال و خود بیند
از خودش با خود است گفت و شنود
خیز ساقی بیار جام شراب
وقت صبح است و عاقبت محمود
هر که انکار نعمت الله کرد
بیشکی باشد از خدا مردود
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در همه آینه جمال نمود
از همه رو دری به ما بگشود
هوش مصنوعی: در تمام آینهها، زیبایی خود را نشان داد و از همه جهات در را به روی ما گشود.
غیر را سوخت آتش غیرت
خوش بود آتشی چنین بی دود
هوش مصنوعی: غیرت میتواند آتش شوق و غیرت را به وجود آورد که حتی بدون دود و نشانههای مشهود، احساسات عمیق و قدرتمندی را در درون انسان ایجاد کند. در واقع، این آتش نه تنها برای خود شخص بلکه برای دیگران نیز میتواند مشکلاتی به وجود آورد.
دع نفسک به ذوق دریابش
تا بیابی ز وصل او مقصود
هوش مصنوعی: نفس خود را رها کن و با احساساتت دریا را درک کن تا به هدف وصال او دست یابی.
دُرد دردش دوای درد دل است
نوش می کن که این بود بهبود
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره میشود که درد و مشکل برای درمان درد دل، نوشیدنی شادی بخش خوبی است. با نوشیدن آن، میتوان به بهبودی رسید.
این عنایت نگر که آن حضرت
در حق بندگان خود فرمود
هوش مصنوعی: به این توجه کن که آن بزرگوار درباره بندگان خود چه فرمود.
می خمخانهٔ حدوث و قدم
ساقی مست ما به ما پیمود
هوش مصنوعی: ساقی مست ما در میخانهای که آغاز و پایان را فراموش کرده، به ما نوشیدنی میرساند.
خود نماید جمال و خود بیند
از خودش با خود است گفت و شنود
هوش مصنوعی: زیبایی خود را نشان میدهد و خودش را از نگاه خود میبیند، گفتوگویی که با خودش دارد.
خیز ساقی بیار جام شراب
وقت صبح است و عاقبت محمود
هوش مصنوعی: بلند شو ساقی و یک جام شراب بیاور، چون صبح است و در نهایت، محمود نیز هست.
هر که انکار نعمت الله کرد
بیشکی باشد از خدا مردود
هوش مصنوعی: هر کسی که نعمتهای خدا را نادیده بگیرد و انکار کند، به یقین از سوی خدا پذیرفته نخواهد بود.

شاه نعمتالله ولی