غزل شمارهٔ ۶۸۱
ساقی ما به ما کرم فرمود
در میخانه را به ما بگشود
جام گیتی نما به دور آورد
می میخانه را به ما پیمود
گر یکی ور هزار جام گرفت
وجه خاصی به هر یکی بنمود
آتش عشق او بسوخت مرا
خوش بود آتشی چنین بی دود
در مقامی که جسم و جان نبود
بود و نابود خود نخواهد بود
این چنین گفته های مستانه
در جهان خود که گفت یا که شنود
نفسی باش همدم سید
تا بیابی ازین نفس مقصود
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساقی ما به ما کرم فرمود
در میخانه را به ما بگشود
هوش مصنوعی: میگوييم که ساقی با محبت و لطف زیادی به ما توجه کرده و در را به روی ما در میخانه گشوده است.
جام گیتی نما به دور آورد
می میخانه را به ما پیمود
هوش مصنوعی: گیتی به ما نشان داد که چگونه میتواند دوران خوشی را با نوشیدنی میخانه به ما هدیه دهد.
گر یکی ور هزار جام گرفت
وجه خاصی به هر یکی بنمود
هوش مصنوعی: اگر کسی یک یا هزار جام را در دست بگیرد، به هر کدام از آنها نشان خاصی را ارائه میدهد.
آتش عشق او بسوخت مرا
خوش بود آتشی چنین بی دود
هوش مصنوعی: عشق او مرا به شدت سوزاند، اما خوشحال هستم که این آتش بدون دود است.
در مقامی که جسم و جان نبود
بود و نابود خود نخواهد بود
هوش مصنوعی: در جایی که نه جسم هست و نه جان، چیزی وجود ندارد و هیچ چیزی نمیتواند از بین برود.
این چنین گفته های مستانه
در جهان خود که گفت یا که شنود
هوش مصنوعی: در این دنیا، هر کسی که دیوانهوار سخن میگوید، شاید فقط خودش آن را فهمیده یا شنیده باشد.
نفسی باش همدم سید
تا بیابی ازین نفس مقصود
هوش مصنوعی: با سید همراه باش و از او بهرهگیری کن تا به هدف واقعی خود از این زندگی دست یابی.

شاه نعمتالله ولی