گنجور

غزل شمارهٔ ۶۸۰

لطف ساقی بسی کرم فرمود
در میخانه را به ما بگشود
جام گیتی نما به ما بخشید
می میخانه را به ما پیمود
نقد گنجینهٔ حدوث و قدم
جمع کرده همه به ما بنمود
از ازل تا ابد عنایت او
هست با بندگان و خواهد بود
هو هو لا اله الا هو
لیس فی الدار غیره موجود
نقش غیری خیال اگر بندی
آن خیالت محال خواهد بود
گر صد است ار هزار جمله یکی
جز یکی نیست بنده را مقصود
وحده لاشریک له گفتم
غیر او نیست شاهد و مشهود
بزم ما مجلسی است شاهانه
سید ما ایاز و او محمود

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لطف ساقی بسی کرم فرمود
در میخانه را به ما بگشود
هوش مصنوعی: ساقی با مهربانی خود بسیار به ما لطف کرد و درب میخانه را به روی ما گشود.
جام گیتی نما به ما بخشید
می میخانه را به ما پیمود
هوش مصنوعی: جهان بزرگ به ما نشان داد و می‌خانه را به ما عطا کرد تا از آن بنوشیم.
نقد گنجینهٔ حدوث و قدم
جمع کرده همه به ما بنمود
هوش مصنوعی: تمام گنجینه‌های وجود و عدم را در یک جا جمع کرده و به ما نشان داد.
از ازل تا ابد عنایت او
هست با بندگان و خواهد بود
هوش مصنوعی: از آغاز تا پایان، محبت و رحمت او همیشه با بندگانش بوده و خواهد بود.
هو هو لا اله الا هو
لیس فی الدار غیره موجود
هوش مصنوعی: اوست که هیچ معبودی جز او نیست، در این خانه غیر از او هیچ‌کس دیگر نیست.
نقش غیری خیال اگر بندی
آن خیالت محال خواهد بود
هوش مصنوعی: اگر نقش و تصویر دیگری را در ذهن خود مجسم کنی، دیگر نمی‌توانی به خیال خودت دسترسی پیدا کنی.
گر صد است ار هزار جمله یکی
جز یکی نیست بنده را مقصود
هوش مصنوعی: اگرچه شاید هزاران جمله و وضعیت مختلف وجود داشته باشد، اما برای من فقط یک هدف و مقصود وجود دارد که همچون بنده‌ای به آن می‌نگرم.
وحده لاشریک له گفتم
غیر او نیست شاهد و مشهود
هوش مصنوعی: من گفتم تنها اوست و هیچ همتایی ندارد، غیر از او نه ناظری هست و نه مورد مشاهده‌ای.
بزم ما مجلسی است شاهانه
سید ما ایاز و او محمود
هوش مصنوعی: مهمانی ما به‌گونه‌ای است که همچون دربار پادشاهی می‌باشد. سید ما ایاز و او محمود هستند.