گنجور

غزل شمارهٔ ۶۷۹

لطف ساقی بسی کرم فرمود
در میخانه ای به ما بگشود
هر چه در غیب و در شهادت بود
بود و نابود را به ما بنمود
جام گیتی نما هویدا کرد
می خمخانه را به ما پیمود
آتش عشق اوست در دل ما
خوش بود آتشی چنین بی دود
هو هو لا اله الا هو
لیس فی الدار غیره موجود
از ازل تا ابد عنایت او
بود با بندگان و خواهد بود
نعمت الله حریف و ساقی او
هر که آمد به بزم ما آسود

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لطف ساقی بسی کرم فرمود
در میخانه ای به ما بگشود
هوش مصنوعی: ساقی با مهربانی بسیاری به ما لطف کرد و در میخانه را به روی ما باز کرد.
هر چه در غیب و در شهادت بود
بود و نابود را به ما بنمود
هوش مصنوعی: هر چیزی که در عالم غیب و یا در عالم شهادت وجود داشت، به ما نشان داده و بر ما آشکار شد.
جام گیتی نما هویدا کرد
می خمخانه را به ما پیمود
هوش مصنوعی: جامی که گیتی را نشان می‌دهد، آشکار کرد و می‌خانه را برای ما پر کرد.
آتش عشق اوست در دل ما
خوش بود آتشی چنین بی دود
هوش مصنوعی: عشق او همچون آتش در دل ماست و این آتش بی‌دود و پاک، بسیار دلپذیر است.
هو هو لا اله الا هو
لیس فی الدار غیره موجود
هوش مصنوعی: او تنها موجودی است که در این خانه وجود دارد و هیچ خدایی جز او نیست.
از ازل تا ابد عنایت او
بود با بندگان و خواهد بود
هوش مصنوعی: از آغاز تا پایان، محبت و توجه او همیشه با بندگانش بوده و همچنان خواهد بود.
نعمت الله حریف و ساقی او
هر که آمد به بزم ما آسود
هوش مصنوعی: نعمت اله می‌گوید که اگر کسی به مهمانی ما بیاید، در کنار او آرامش و خوشی خواهد بود. او و ساقی‌اش به همگان خوشامد خواهند گفت و لذت از زندگی را به همه منتقل می‌کنند.