گنجور

غزل شمارهٔ ۶۷۶

عالم از جود او بود موجود
هرچه دیدیم بی وجود نبود
نامرادیم او مراد همه
یافتیم از عطای او مقصود
جام گیتی نما به ما بخشید
نور خود را به عین ما بنمود
بزم عشق است و ما چنین سرمست
هر که آمد به بزم ما آسود
خوش بیا جام می بگیر و بنوش
ساقی عاشقان چنین فرمود
عود دل سوخت آتش عشقش
عود خوش بود و آتشی بی دود
صفت و ذات او ظهوری کرد
نعمت الله از آن شده موجود

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عالم از جود او بود موجود
هرچه دیدیم بی وجود نبود
هوش مصنوعی: جهان به خاطر بخشندگی او وجود دارد؛ هر چیزی که می‌بینیم، بدون وجود او نیست.
نامرادیم او مراد همه
یافتیم از عطای او مقصود
هوش مصنوعی: ما در زندگی خود به آرزوها و خواسته‌های خود نرسیده‌ایم، اما او که مراد و هدف تمام افراد است، از بخشش‌هایش به ما هم مقصود و هدفی داده است.
جام گیتی نما به ما بخشید
نور خود را به عین ما بنمود
هوش مصنوعی: جام گیتی به ما اجازه داد تا نور خود را ببینیم و حقیقت را در چهره ما نمایان کرد.
بزم عشق است و ما چنین سرمست
هر که آمد به بزم ما آسود
هوش مصنوعی: محفل عشق برپا است و ما در آن غرق شادی هستیم. هر کسی که به این جمع ملحق شود، در آرامش و خوشحالی خواهد بود.
خوش بیا جام می بگیر و بنوش
ساقی عاشقان چنین فرمود
هوش مصنوعی: ای خوشا که بیایی و در دست بگیر و بنوشی، ای ساقی، که عاشقان اینگونه سخن گفته‌اند.
عود دل سوخت آتش عشقش
عود خوش بود و آتشی بی دود
هوش مصنوعی: دل من مانند چوب عود در آتش عشقش سوخته است، عودی که دلنشین بود و آتش آن بدون دود.
صفت و ذات او ظهوری کرد
نعمت الله از آن شده موجود
هوش مصنوعی: با ظهور صفات و ویژگی‌های او، نعمت خداوند به وجود آمد و به مقام وجود رسید.