گنجور

غزل شمارهٔ ۶۷۳

روی خود را به نور دل بنمود
نظری خوش به چشم ما فرمود
ساقی ما چو رند مستی دید
می خمخانه را به ما پیمود
دل ما را به لطف خود بنواخت
رحمتی هم به جای خود فرمود
آتشی رو نمود موسی را
در حقیقت اله موسی بود
در میخانهٔ همه عالم
ساقی ما به روی ما بگشود
دُرد دردش دلی که نوش نکرد
درد او را کجا بود بهبود
جان عارف فدای سید باد
که دل عارفان از او آسود

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روی خود را به نور دل بنمود
نظری خوش به چشم ما فرمود
هوش مصنوعی: چهره‌اش را با نور دل به نمایش گذاشت و نگاهی خوش به ما افکند.
ساقی ما چو رند مستی دید
می خمخانه را به ما پیمود
هوش مصنوعی: ساقی ما، زمانی که رند مستی را مشاهده کرد، به سمت می‌خانه آمد و پیمانه‌ای برای ما پر کرد.
دل ما را به لطف خود بنواخت
رحمتی هم به جای خود فرمود
هوش مصنوعی: دل ما را با مهربانی خود نوازش کرد و رحمت هم به موقع و به جا نازل شد.
آتشی رو نمود موسی را
در حقیقت اله موسی بود
هوش مصنوعی: موسی در واقعیت با نوری مواجه شد که تجلی الهی بود، آتشی که او دید در واقع نماینده قدرت و حضور خداوند بود.
در میخانهٔ همه عالم
ساقی ما به روی ما بگشود
هوش مصنوعی: در همه جای دنیا، ساقی میخانه در را به روی ما گشود.
دُرد دردش دلی که نوش نکرد
درد او را کجا بود بهبود
هوش مصنوعی: دردی که دل را آزرده کند، اگر کسی آن را نوش جان نکرده باشد، بهبود او کجا ممکن است؟
جان عارف فدای سید باد
که دل عارفان از او آسود
هوش مصنوعی: جان عاشق فدای آن بزرگوار باشد، زیرا دل‌های عشق‌ورزان به آرامش از او دست می‌یابند.