غزل شمارهٔ ۶۵
فانی دردیم و فانی از فنا
باقی عشقیم و باقی از بقا
نه اثر ما را ز ذات و از صفت
نه خبر از مبتدا وز منتهی
نه امید وصل و نه بیم فراق
نه غم درد و نه شادی دوا
در محیط عشق او مستغرقیم
بر کجائی ای برادر بر کجا
از وجود و از عدم آسوده ایم
حق و باطل دعوی و معنی تو را
عاشق و معشوق پیش ما یکیست
جز یکی خود نیست در هر دو سرا
نعمت اللهم به هر جا که روم
با خدایم با خدایم با خدا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فانی دردیم و فانی از فنا
باقی عشقیم و باقی از بقا
هوش مصنوعی: ما در این دنیا با درد و رنج زندگی میکنیم و با وجود اینکه همه چیز در حال زوال است، عشق ما باقی خواهد ماند و از این عشق، میتوانیم دوام و ثباتی را تجربه کنیم.
نه اثر ما را ز ذات و از صفت
نه خبر از مبتدا وز منتهی
هوش مصنوعی: نه نشانی از وجود ماست و نه نشانهای از ویژگیهایمان، نه چیزی میدانیم از آغاز و نه از پایان.
نه امید وصل و نه بیم فراق
نه غم درد و نه شادی دوا
هوش مصنوعی: نه به وصال امیدی دارم و نه از جدایی ترسی، نه از درد و غم ناراحتم و نه برای شادی به دنبال درمان هستم.
در محیط عشق او مستغرقیم
بر کجائی ای برادر بر کجا
هوش مصنوعی: ما در عشق او غرق شدهایم، ای برادر، در کجاییم و به کجا میرویم؟
از وجود و از عدم آسوده ایم
حق و باطل دعوی و معنی تو را
هوش مصنوعی: ما از وجود و عدم راحتیم و حق و باطل برای ما دعوا و معانی تو را به دنبال دارد.
عاشق و معشوق پیش ما یکیست
جز یکی خود نیست در هر دو سرا
هوش مصنوعی: عاشق و معشوق در نزد ما یکی هستند و جز خودِ آنها هیچ چیزی در دو طرف وجود ندارد.
نعمت اللهم به هر جا که روم
با خدایم با خدایم با خدا
هوش مصنوعی: هر جا که بروم، نعمت خداوند با من است و همواره با خدا هستم.