گنجور

غزل شمارهٔ ۶۱۴

چشم مست تو گر از خواب گران برخیزد
سبک از هر طرفی فتنه دوان برخیزد
کر کلاله ز گل چهره براندازی باز
ناله از جان و دل پیر و جوان برخیزد
سر و بالای تو گر سوی چمن میل کند
ناودان از سر پا رقص کنان برخیزد
اثر شمع تجلیست ولی دریابد
که چو پروانه روان از سر و جان برخیزد
عاشقی بر سر کوی تو نشیند که به عشق
عاشقانه ز سر هر دو جهان برخیزد
کشتهٔ عشق تو گر بوی تو یابد در خاک
به هوای تو چو گل جامه دران برخیزد
چشم سید که حجابیست میان من و تو
خوش بود گرچو حجابی ز میان برخیزد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشم مست تو گر از خواب گران برخیزد
سبک از هر طرفی فتنه دوان برخیزد
هوش مصنوعی: اگر چشمان زیبای تو از خواب عمیق بیدار شوند، هر گوشه‌ای از عالم پر از شور و فتنه خواهد شد.
کر کلاله ز گل چهره براندازی باز
ناله از جان و دل پیر و جوان برخیزد
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی و لطافت گل‌ها برچیده می‌شود، همه، چه پیر و چه جوان، غم و اندوه خود را به وضوح ابراز می‌کنند.
سر و بالای تو گر سوی چمن میل کند
ناودان از سر پا رقص کنان برخیزد
هوش مصنوعی: اگر سر و موهایت به سمت باغ برود، ناودان از پایه‌اش به رقص درخواهد آمد.
اثر شمع تجلیست ولی دریابد
که چو پروانه روان از سر و جان برخیزد
هوش مصنوعی: شمع نمادی از نور و درخشش است، اما باید توجه داشت که وقتی پروانه از سر و جان خود برای نزدیک شدن به آن نور می‌گذرد، چه قربانی‌ای می‌کند.
عاشقی بر سر کوی تو نشیند که به عشق
عاشقانه ز سر هر دو جهان برخیزد
هوش مصنوعی: عاشق کسی است که به خاطر عشق و محبت، در کنار کوی تو می‌نشیند و این عشق او را به جایی می‌برد که از هر دو جهان دل بکند و به سوی تو بیاید.
کشتهٔ عشق تو گر بوی تو یابد در خاک
به هوای تو چو گل جامه دران برخیزد
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر عشق تو بمیرد و بوی تو را در خاک احساس کند، مانند گلی که در بهار از خاک بیرون می‌آید، به خاطر تو دوباره زنده خواهد شد.
چشم سید که حجابیست میان من و تو
خوش بود گرچو حجابی ز میان برخیزد
هوش مصنوعی: چشم سید که باعث فاصله و مانع بین من و تو است، خوب است اگر این مانع برداشته شود و ارتباط ما نزدیک‌تر گردد.